اخبار دوشنبه 12 آوريل 2010 - 23 فروردین 1389 - خبرهای روز –
تیترهای اول
بهار در تیتر اصلی خود نوشته "احمدی نژاد: پنج میلیون نفر از تهران بروند"، ابتکار با تیتر "برنامه ویژه انتقال جمعیت پایتخت" همین خبر را آورده و جام جم هم نوشته "پنج میلیون نفر باید از تهران بروند".
آرمان از قول هاشمی رفسنجانی در تیتر اول خود نوشته "در صورت ضرورت به نمازجمعه میآیم".
"تهدید هسته ای آمریکا علیه ایران قابل گذشت نیست" به نقل از رهبر جمهوری اسلامی عنوان اصلی کیهان است، "دنیا نباید از سخنان تهدید آمیز رییس جمهور آمریکا بگذرد" تیتر روزنامه جمهوری اسلامی، خراسان از همین منبع نوشته "تهديد رئيس جمهور آمريکا به استفاده از سلاح اتمي عليه ايران رسوا کننده و به ضرر آن هاست"، رسالت نوشته "تهدید اتمی ایران بیانگر شرارت آمریکاست" و تهران امروز با تیتر "آمریکا شریر و غیرقابل اعتماد است" همین گفته را منعکس کرده است.
"دو پيشنهاد جديد براي يارانهها" گزارش اصلی دنیای اقتصاد است، "احتمال سوال از رئيس جمهور به دليل توقف قانون هدفمند کردن يارانه ها" تیتر مردم سالاری است، جهان صنعت از قول رییس کمیسیون مجلس نوشته "بهمنی مستنداتش را ارائه دهد" و پول از "مناظره معاون و اقتصاددان" خبر داده است.
گزيده مقالات
گفتگو بر سر ایران
دکترعلیخرم در مقاله ای در آرمان نوشته دو کنفرانس امنیت هستهای در واشنگتن و خلع سلاح هستهای در ایران قابل مقایسه با یکدیگر نیستند و جایگاه هر کدام متفاوت است. پیش از آمریکا، روسیه اجلاسی مشابه را در اسفند ماه سال گذشته برگزار کرد، آمریکا، روسیه و انگلیس خود را امین معاهده ان پی تی میدانند و در نتیجه از زاویه وظایف خود به مباحثی چون امنیت هستهای، سلاح هستهای و خلع سلاح هستهای میپردازند.
به نوشته این دیپلمات با سابقه ایران قصد دارد حساسیت خود را نسبت به نابودی کامل تسلیحات هستهای و ایجاد مناطق عاری از سلاح هستهای نشان دهد و کنفرانس خلع سلاح تهران نیز همین هدف را دنبال میکند. تهران در عین حال تلاش دارد. علیرغم تلاشهای غرب برای نشان دادن انحراف برنامه هستهای ایران به سوی تسلیحاتی شدن، با برگزاری اجلاسهایی در زمینه خلع سلاح و زمینه سازی برای اوجگیری همکاری کشورها در این زمینه مخالفت خود را با تسلیحاتی شدن برنامه هستهای کشور نشان دهد.
در مقاله آرمان آمده بررسی وضعیت هستهای ایران در زمره مباحث کنفرانس امنیت هستهای در واشنگتن نخواهد بود اما این کنفرانس میتواند در یکدست سازی استدلال جهانی پیرامون زیانهای اشاعه سلاحهای هستهای و ابراز حساسیت جامعه جهانی در برابر کشورهای مظنون به تلاش برای دست یابی به سلاح هستهای نقش مهمی داشته باشد.
سخنرانی راهکار خوبی نیست
جهان صنعت در سرمقاله خود نوشته سالهاست که شاهد مخالفت دولتمردان آمریکایی با ایران هستیم و این سوال برایمان مطرح است که چرا واشنگتن در عصر ارتباطات با انواع سلاحها به ایران میتازد و کمکم در گامهای تازهتر، تهدیدهای تازهای بر جنگ افروزی اتمی علیه ایران دارد اما هیچ مرجع و محکمهای از مظلومیت ایران در این بخش دفاع نمیکند.
به نوشته این روزنامه باید ریشه دشمنیها را بهتر شناخت و بهتر دریافت که غرب به دنیایی غیر از دنیای وابسته به خود میدان نمیدهد و به هر طریقی راه آن را خواهد بست. در این صورت باید گفت اگر غرب بهانه انرژی اتمی ایران را هم نداشت به مستمسک دیگری میآویخت تا ما را به زانو درآورد. چه فرقی دارد روزی با تحریم و روزی دیگر تهدید و حتی حمله نظامی!
سرمقاله جهان صنعت نتیجه گرفته حساسیت عملکرد جمهوری اسلامی در این شرایط حساس بیش از گذشته شده و سخنرانی صرف دیگر راهکار خوبی در این بحران فانتزی (از نوع آمریکایی) نیست. باید دیپلماسی فعال ایران در خنثیسازی توطئه آمریکا را جدیتر بگیریم و سیاق استقلال را با مخالفت صرف اشتباه نگیریم. نیک میدانیم که ایرانی میتواند اما بدانیم که این استراتژی است که توانستن را به یک پیروزی تبدیل میکند.
حمله از ترس
مدیر روزنامه کیهان در سرمقاله این روزنامه به شدت به رییس جمهور آمریکا تاخته و با عنوان هائی تند و زننده از وی یاد کرده و به یاد خوانندگان آورده که روزنامه تحت مدیریت وی زمانی با بهره گيري از آموزه هاي امام و خلف حاضر او درباره ماهيت آمريكا با تيتر «آن باز در لباس كبوتر آمد!» به استقبال رياست جمهوري او رفت.
سرمقاله کیهان با این تاکید که ديروز وقتي با تهديد اتمي آمريكا آنچه را كه آقا در خشت خام ديده بودند، همه جهانيان در آينه شفاف مشاهده كردند نوشته اظهارات اخير اوباما قبل از آن كه قلدرمآبانه باشد، نشان دهنده وحشت از اقتدار جمهوري اسلامي است.
حسین شریعتمداری در این مقاله نوشته هرچند ايران اسلامي درپي توليد و بهره گيري از سلاح هسته اي نيست ولي استفاده از سلاح اتمي در دنياي امروز نمي تواند يكجانبه باشد و از كجا معلوم كه آمريكا در خاك خود با حملات تلافي جويانه مشابهي روبرو نشود؟ سلاح هسته اي كه فقط در اختيار آمريكا نيست. هم اكنون صدها موشك با كلاهك هاي ويران كننده هسته اي به سوي آمريكا نشانه رفته است.
حیثیت افراد و مقامات
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به نقل از یكي از مشاوران رئيس جمهور نوشته هيچكس حق ندارد حيثيت افراد خصوصا كساني كه مسئوليت رسمي دارند را اينگونه بي پروا خدشه دار كند. و اضافه کرده به اصل اين سخن كمترين ايرادي وارد نيست هرچند از گوينده آن مي توان پرسيد شما در طول 5 سال گذشته يعني از آغاز تبليغات انتخابات رياست جمهوري نهم تا امروز كه بسياري از مقامات رسمي دولتي از صدر تا ذيل و قلم هاي مسموم و زبان هاي بي پرواي آنان و حاميان آنان اتهامات سنگيني به بزرگترين شخصيت هاي رسمي و انقلابي و روحاني و غيرروحاني اين نظام وارد كردند و مي كنند چرا سكوت كرديد.
به نوشته این روزنامه اگر در سال هاي گذشته قوه قضائيه به وظيفه خود در برخورد با اتهام زنندگان و آلوده كنندگان فضاي سياسي كشور برخورد قانوني مي كرد اكنون با چنين مشكلاتي در جامعه مواجه نبوديم . دستگاه قضائي ما خوشبختانه از قضات شريف متدين و متعهد فراواني برخوردار است كه اگر امكان فعاليت مستقل و قضاوت عادلانه را داشته باشند مي توانند به وظايف ذاتي و تعريف شده قوه قضائيه عمل كنند و كشور را از مشكلات زيادي كه در اثر بي توجهي به قانون و اخلاق پديد آمده نجات دهند.
روزنامه جمهوری اسلامی تاکید کرده فراهم ساختن زمينه هاي چنين فعاليتي از وظايف رئيس قوه قضائيه است اقدامي كه مستقيما با امنيت اخلاقي و اجتماعي جامعه سروكار دارد و زمينه ساز امنيت سياسي و جلوگيري از خودكامگي ها استبداد و مفاسد اقتصادي و انحرافات فرهنگي نيز مي شود.
اختلافات دولت و مجلس
بهار نوشته اختلافات مجلس و دولت، حکایت امروز و دیروز نیست. شاید زمانی که مجلس هشتم با طیف اکثریت اصولگرا صندلی های بهارستان را از آن خود کرد، بسیاری گمان می کردند با همراهی همه جانبه آنان، مجلس و دولتی یکدست به وجود آید که این امر می توانست به ضرر همگان باشد. اما با گذشت اندک زمانی آرام آرام نشانه هایی مبنی بر ناهماهنگی در روابط این دو قوه اجرایی و قانونگذاری آشکار شد.
به نوشته این مقاله برخلاف تصور بسیاری که گمان می کردند بیشترین برخوردها میان دولت و طیف اقلیت مجلس صورت خواهد گرفت اما بخش اصلی اعتراضات به سیاست های کلان اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دولت از سوی چهره های شاخص اصولگرایان در مجلس مطرح و با جدیتی آشکار پیگیری شده است.
بهار معتقدست در این جنجال ها که بی شک قسمت عمده زیان آن نصیب ملت خواهد شد، به مثابه خانواده ای که خواهر و برادر آن روبه روی هم ایستاده اند، شکاف جدی میان طیف موسوم به اصولگرایان بیش از بقیه آثار آن مورد توجه قرار می گیرد.
تردید و شبهه
داریوش قنبری در بهار نوشته کمیته مشترک دولت و مجلس با هدف یافتن راهکارهایی برای حل اختلاف نظر دو قوه مقننه و مجریه درباره قانون هدفمند کردن یارانه ها تشکیل شده است اماجایگاه قانونی این کمیته هنوز برای نمایندگان محل تردید و شبهه برانگیز است و باید پرسید هدف از تشکیل این کمیته چیست؟
به نظر این نماینده اقلیت مجلس تشکیل جلسه در ارتباط با اجرای قانون و رایزنی مجلس با نمایندگان دولت برای مکلف کردن آنان به اجرای قانون در واقع زیر سوال بردن مجلس و تنزل جایگاه آن محسوب می شود.
در پایان مقاله بهار آمده دولت در این جلسه حتی حاضر نشده به پیشنهاد مجلسی ها در خصوص درآمد 20 هزار میلیارد تومان در مدت زمان 9 ماه به جای 12 ماه پاسخ مثبت بدهد و بر این عقیده است که باید لایحه یا طرحی جدید با محتوای 35 هزار میلیارد تومان به مجلس ارسال کند و نمایندگان نیز به آن رای مثبت بدهند که این در واقع مخدوش سازی جایگاه مجلس است.
چندان هم ساده نبود
محمد صادق جنان صفت در سرمقاله دنیای اقتصاد با اشاره به سرسختي و پايداري دولت و نهاد رياست جمهوري بر مواضع خود درباره هدفمند كردن يارانهها كه از 18 ماه پيش و در مراحل گوناگون آشكار شده نوشته تداوم اين مجادله نشان ميدهد كه آزادسازي قيمت كالاها كه برخي گمان ميكردند كار آساني است و به راحتي آب خوردن انجام خواهد شد، چندان هم ساده نبوده و نيست.
به نوشته این اقتصاددان بلاتكليفي ميليونها شهروند ايراني كه اكنون تا اندازهاي آثار تورمي منبعث از فضاي رواني يا تغييرات واقعي در قيمت كالاها و خدمات را احساس ميكنند، به فرسودگي بيشتر آنها منجر خواهد شد.
در انتهای مقاله دنیای اقتصاد آمده دهها هزار بنگاه صنعتي، خدماتي، بازرگاني، حملونقل و كشاورزي نيز بدون قدرت تصميمگيري تازه درباره آينده بنگاه خود به دليل ابهام در اجرا و چگونه اجرا شدن اين قانون، هر روز نگراني بيشتري را احساس ميكنند.
صنعت یا طفیلی صنعت
مهرداد خدیر با عنوان صنعت یا طفیلی صنعت؟ در سرمقاله پول نوشته بخش صنعت در ایران در کنار انبوهی از مشکلات و کاستیهای متعدد، بارکش فوتبال باشگاهی هم شده است. بازی- ورزشی که در دنیای امروز منبع درآمد سرشار برای «بنگاهها»یی است که «باشگاه»خوانده میشوند در ایران نه که خود صنعت به حساب نمیآید که عملا طفیلی بخش صنعت شده است.
به نوشته این روزنامه نقل میکنند خریدار سهام شرکت فولاد خوزستان که قرار بود بزرگترین خصوصیسازی ایران را رقم زند و خریدار سهام 1364میلیارد تومانی باشد هنگام بررسی حساب و کتاب این شرکت با هزینههای کلان باشگاه فوتبال این شرکت مواجه شد و همانجا گفت که اینگونه هزینهها از جانب او پذیرفتنی نیست. چه، اگر به فوتبال و باشگاهداری علاقه داشت یک باشگاه فوتبال را میخرید، نه یک کارخانه را و نمیخواهد «آبرامویچ» ایران باشد و دوست دارد رشته مورد علاقه خود- فولاد- را توسعه دهد.
سرمقاله پول اضافه کرده گفته میشود یکی از دلایل انصراف او همین بود که دریافت، شرکت فولاد خوزستان تعهداتی دارد که هیچ ارتباطی با مقوله تولید و صنعت ندارد و یکی هم بحث فوتبال بود.باشگاههای فوتبال در تمام دنیا سودآورند الا ایران که به بخش صنعت آویزان است و از آن ارتزاق میکند.
۱۳۸۹/۰۱/۲۳
فعالیت هسته ای ایران - بخش یک
جمهوری اسلامی ایران ضمن انتقاد شدید از آنچه که «تهدید آمریکا به حمله اتمی علیه ایران خواند» اعلام کرد به سازمان ملل متحد شکایت خواهد برد.
یک بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی حاکی است این شکایت پاسخی است به استراتژی جدید اتمی آمریکا که روز سه شنبه توسط باراک اوباما اعلام شد.
دولت آمریکا روز سه شنبه ۶ آوریل، گزارشی را تحت عنوان «بازنگری استراتژی هسته ای آمریکا» به کنگره این کشور ارائه داد که بر اساس آن، آمریکا علیه کشورهایی که قدرت اتمی نیستند و به پیمان منع گشترش سلاحهای اتمی پای بندند از بمب اتمی استفاده نخواهد کرد، اما این محدودیت هسته ای شامل حال ایران و کره شمالی نمی شود.
واشنگتن دو کشور ایران و کره شمالی را به تلاش برای تولید سلاح اتمی متهم می کند. ایران اصرار دارد که برنامه اتمی اش تنها اهداف صلح آمیز دارد.
آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نیز روز یکشنبه باراک اوباما را به تهدید تلویحی حمله اتمی علیه ایران متهم کرد.
رهبر جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۲۲ فروردین در دیدار با مقامات ارشد نظامی و انتظامی، سخنان مقامات آمریکایی را به ضرر آنان دانست و گفت: «معنای این گونه سخنان این است که دولت آمریکا، دولتی شریر و غیرقابل اعتماد است».
پیشتر در روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی نیز در واکنش به ایالات متحده، وزارت خارجه جمهوری اسلامی را به شکایت علیه بیانات باراک اوباما ترغیب کردند. آنان از وزارت خارجه خواستند تا از دولت آمریکا به عنوان «تهدید کننده صلح و امنیت جهان» به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت ببرد.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی می گوید تهران هنگام تشکیل یک کنفرانس بین المللی اتمی در شنبه آینده، خواهان جهانی عاری از تسلیحات اتمی خواهد شد، و راه جدیدی برای رها ساختن جهان از تسلیحات اتمی باز خواهد کرد.
این همایش چند روز پس از کنفرانسی که قرار است با میزبانی آمریکا در واشنگتن تشکیل شود، برپا خواهد شد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت او تردید دارد کشورهای شرکت کننده در کنفرانس واشنگتن به راستی قصد داشته باشند زرادخانه های تسلیحات اتمی خود را کاهش دهند.
رسانه های ایران گزارش می دهند نمایندگان ۶۰ کشور حضور خواهند داشت.
ایالات متحده در کنفرانس دو روزه که قرار است روز دوشنبه آغاز شود، میزبان رهبران ۴۷ کشور خواهد بود.
پیشتر در روز جمعه، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران نسل جدید و سریعتری از سانتریفیوژهای ساخت داخل را فاش کرد.
در واشنگتن، سخنگوی وزات امور خارجه آمریکا گفت ایالات متحده باید به این نتیجه برسد که ایران «مقاصد ناهنجاری» در فعالیت های اتمی خود دارد، زیرا یک برنامه اتمی صلحجویانه نیازی به سانتریفیوژهای سریعتر نخواهد داشت.
یک بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی حاکی است این شکایت پاسخی است به استراتژی جدید اتمی آمریکا که روز سه شنبه توسط باراک اوباما اعلام شد.
دولت آمریکا روز سه شنبه ۶ آوریل، گزارشی را تحت عنوان «بازنگری استراتژی هسته ای آمریکا» به کنگره این کشور ارائه داد که بر اساس آن، آمریکا علیه کشورهایی که قدرت اتمی نیستند و به پیمان منع گشترش سلاحهای اتمی پای بندند از بمب اتمی استفاده نخواهد کرد، اما این محدودیت هسته ای شامل حال ایران و کره شمالی نمی شود.
واشنگتن دو کشور ایران و کره شمالی را به تلاش برای تولید سلاح اتمی متهم می کند. ایران اصرار دارد که برنامه اتمی اش تنها اهداف صلح آمیز دارد.
آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نیز روز یکشنبه باراک اوباما را به تهدید تلویحی حمله اتمی علیه ایران متهم کرد.
رهبر جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۲۲ فروردین در دیدار با مقامات ارشد نظامی و انتظامی، سخنان مقامات آمریکایی را به ضرر آنان دانست و گفت: «معنای این گونه سخنان این است که دولت آمریکا، دولتی شریر و غیرقابل اعتماد است».
پیشتر در روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی نیز در واکنش به ایالات متحده، وزارت خارجه جمهوری اسلامی را به شکایت علیه بیانات باراک اوباما ترغیب کردند. آنان از وزارت خارجه خواستند تا از دولت آمریکا به عنوان «تهدید کننده صلح و امنیت جهان» به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت ببرد.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی می گوید تهران هنگام تشکیل یک کنفرانس بین المللی اتمی در شنبه آینده، خواهان جهانی عاری از تسلیحات اتمی خواهد شد، و راه جدیدی برای رها ساختن جهان از تسلیحات اتمی باز خواهد کرد.
این همایش چند روز پس از کنفرانسی که قرار است با میزبانی آمریکا در واشنگتن تشکیل شود، برپا خواهد شد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت او تردید دارد کشورهای شرکت کننده در کنفرانس واشنگتن به راستی قصد داشته باشند زرادخانه های تسلیحات اتمی خود را کاهش دهند.
رسانه های ایران گزارش می دهند نمایندگان ۶۰ کشور حضور خواهند داشت.
ایالات متحده در کنفرانس دو روزه که قرار است روز دوشنبه آغاز شود، میزبان رهبران ۴۷ کشور خواهد بود.
پیشتر در روز جمعه، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران نسل جدید و سریعتری از سانتریفیوژهای ساخت داخل را فاش کرد.
در واشنگتن، سخنگوی وزات امور خارجه آمریکا گفت ایالات متحده باید به این نتیجه برسد که ایران «مقاصد ناهنجاری» در فعالیت های اتمی خود دارد، زیرا یک برنامه اتمی صلحجویانه نیازی به سانتریفیوژهای سریعتر نخواهد داشت.
واژه نامه اصطلاحات حقوقی ، آشنایی با اصطلاحات حقوقی
این پست را بنا به درخوست یکی از دوستان نوشته ام. در این پست معنی برخی اصطلاحات متداول حقوقی که در بیشتر متن های کیفری مورد استفاده قرار می گیرد تهیه و ذکر نموده ام. اگر چه حتما این واژه ها ناقص بوده و اصطلاحات و واژگان بیشتری موجود است، ولی به هر حال کاچی به از هیچی. فعلا توانستم در محدودیت جا و وقت این کلمه ها را پیدا نموده و معانی آنها را به طور اختصار بیان نمایم و شاید در آینده آنرا کامل تر نیز کردم. با توجه به اینکه هدف من در این وبلاگ لغت نامه نویسی نمی باشد فقط به این خاطر که احتمالا در تحلیل و بحث های سیاسی آینده در خصوص اتفاقات سیاسی ممکن است به این واژگان برخورد نماییم در این پست به شرح مختصر آنها خواهم پرداخت.
آ
آيين دادرسي: اسم مجموعهاي است از مقررات كه به منظور رسيدگي به مرافعات يا شكايات يا درخواستهاي قضايي وضع و بكار ميرود.
آئين دادرسي مدني: رشتهاي از حقوق داخلي هر ملت كه از سازمانهاي قضايي و قواعد راجع به دعاوي مدني بحث ميكند.
آئين نامه: الف ـ مقرراتي است كه مقامات صلاحيت دار مانند وزیر یا شهردار و ... وضع و در معرض اجراء ميگذارند. ب ـ آئيننامه يا نظامنامه عبارتست از مقررات كلي كه توسط مراجع اجرايي قانون به منظور اجراء وظايف اجرايي و تحقق بخشيدن به آنها وضع شده باشد و شامل آئيننامههاي مصوب پارلمان نميباشد.
الف
اباحه: چيزي به معني اجازة تملك يا ارتكاب فعل يا معرف و اخذ چيزي است.
ابراء: چشم پوشي اختياري بستانكار از طلب خود
ابلاغ: رساندن اوراق دعوی مانند اخطاریه،اجرای حکم،اجراءسند و..... به اطلاح شخص یا اشخاص معین با رعایت تشریفات قانونی.
ابلاغ واقعی:رساندن اوراق دعوی به خود شخص مخاطب یعتی شخصی که هدف ازابلاغ اطلاح دادن به اوست از طریق خودش یا وکیل اش.
ابلاغ قانونی:هر گونه ابلاغی که مطابق مقررات قانون است ولی به شخص مخاطب یا وکیل او صورت نمی گیرد برای مثال اگر برگه اخطاریه وقت حضور در دادگاه به همسر مخاطب ابلاغ شود ابلاغ قانونی است.
اتلاف:از بین بردن مال دیگری را گویند چه قسمتی از یک مال باشد و چه تمام آن،با اتلاف مال دیگری برای اتلاف کننده مسئولیت مدنی ایجاد می شود چه تلف عمدی چه غیر عمدی باسد. یعنی فرقی نمی کند کسی عمدا ًخانه دیگری را آتش بزند یا با روشن کردن آتش بیش از حد متعارف در حیات منزل خود بدون آنکه قصد آتش سوزی منزل را داشته باشدآتش به خانه دیگری سرایت کرده و موجب اتلاف گردد.
اثاث البيت: اشياء منقولي كه مخصوص استعمال منزل است و يا جزء تجملات خانه ميباشد.
اثبات: مرحلة علم به چيزي را مرحلة اثبات آن چيز نامند.
اثم: عملي كه قانون آن را به قيد مجازات منع كرده باشد. در اصطلاحات فعلي آن را جرم گويند
اجاره:عقدی است که به موجب آن یک طرف که موجر بامیده می شود منافع عین مالی را(چه غیر منقول مانند خانه وچه منقول مانند خودرو)به ازای دریافت اجاره بها به طرف دیگر که مستاجر نامیده می شود منتقل می کند. اگر شخصی منافع و نیروی کار خود را به ازای دریافت اجرت در اختیار دیگری قرار دهد به او اجیر وبه استفاده کننده مستاجر گویند.
اجاره: عقدي است كه بموجب آن يك طرف منفعت عين يا نيروي كار خود را در ازاي اخذ اجرت معامله ميكند.
اجارهبها: بمعني مال الاجاره است. يعني اجرت و عوض منافع مالي كه بموجب عقد اجاره معين ميشود.
اجارة معاطاتي: اجارهاي است كه ايجاب و قبول آن غير لفظي باشد.
اجاره نامچه: سند اجاره را گويند.
اجازه: اظهار رضايت شخصي كه قانون رضاي او را منشأ تأثير عقذ يا ايقاعي دانسته است كه از ديگري صادر شده است.
اجتهاد: استخراج مسائل قضايي و شرعي از مأخذ و منابع آن مانند نص قانون و اجتماعي و عقل
اجداد: هر يك از ابوين پدر مستوفي و ابوين مادر مستوفي تا هر جا كه بالا رود عنوان جد را دارد.
اجرت: در عقد اجارة خدمات عوض اقتصادي خدمت را اجرت نامند.
اجرت المثل: اگر كسي از مال ديگري منتفع شود و عين مال باقي باشد و براي مدتي كه منتفع شده بين طرفين مال الاجارهاي معين نشده باشد آنچه كه بابت اجرت منافع استيفاء شده بايد به صاحب مال مزبور بدهد اجرت المثل ناميده ميشود.
اجماع: اتفاق و گردآمدن
اجير: كسيكه خدمت و كار خود را در عوض مزد معامله ميكند.
اجرائیه:ورقه ای است که تحت تشریفات خاص قانونی درمراجع قضایی یا اداری مانند اداره ثبت اسناد واملاک تهیه می شود ومفاد آن متضمن دستور دادگاه به انجام موضوع آن است برای مثال حکم دادگاه مبنی بر پرداخت سه ماه اجاره بهای معوقه یا تخلیه ساختمان مسکونی یا الزام به تنظیم سند رسمی و.... همچنین اجرائیه ممکن است از سوی مراجع اداری مانند اداره ثبت اسناد واملاک برای اجرای مهریه صادرشود.
اجرت المثل:اگر کسی از مال دیگری استفاده کند وعین مال با استفاده کردن باقی باشد وازبین نرود مانند استفاده از اتومبیل یا خانه یا ملک دیگری،وبین استفاده کننده وصاحب آن عقدی منعقد نشده باشد استفاده کننده باید آنچه که استفاده کرده به صاحب مال بدهد. به وجهی که بابت این استفاده پرداخت می شود اجرت المثل گویند. برای تعیین اجرت المثل با در نظر گرفتن شرایط واوضاع و احوال،نوع استفاده،عین مال،و....مبلغی برای مدت استفاده در نظر گرفته می شود.در مقابل اجرت المثل اجرت المسمی قرار دارد یعنی اجرتی که طرفین بر آن توافق کرده اند.
احضاریه: ورقه ایست که درآن قاضی امر می کند تا کسی اعم از متهم،مطلع یا گواه در دادسرا یا دادگاه حاضر شود.در صورت ابلاغ احضاریه با رعایت تشریفات مربوطه وعدم حضور مخاطب بدون عذر موجه موجب خواهد شد تا توسط مرجع قضایی جلب کردد.
احاله: خروج دادگاه از صلاحيت محلي براي رعايت پارهاي مصالح
احتكار: جمعآوري كالاهاي بازرگاني به قصد و انتظار نايابي و كميابي و فروش به قيمت گران.
احتياط: اخذ شيوهاي كه در آن حتيالمقدور منظور مقنن عملي گردد و اين در مواردي است كه شك پيش آيد.
احضار: امر مرجع قضايي و يا مرجع صلاحيتدار ديگر به حضور مأمور در نزد او در موعد يا زمان معين.
احصائيه: علم و طرز علمي در شمارش پديدهها و وقايع خارجي اعم از اجتماعي و مادي و اقتصادي و غيره.
احضار: امر مرجع قضايي يا مرجع صلاحيتدار ديگر به حضور مأمور در نزد او در موعد يا زمان معين.
احوال: مجموع اوصاف يك شخص كه قانون مدني آنها را موضوع آثار حقوقي براي آن شخص قرار داده است.
احوال مدني: عبارت است از وضع قضايي اشخاص از نظر حقوق خصوصي.
احوال شخصیه:عبارت است از مجموع صفات انسان که به اعتبار آنها یک شخص در اجتماع دارای حق وحقوقی شده وآن را اعمال می کند مانند تابعیت،ازدواج،طلاق،وصیت،اقامتگاه و.......
احياء: مقصود احياء زمينهاي موات و مباح است و مقصود از آن كارهايي است كه در نظر عرف،آباد كردن محسوب شود.
اخاذي: گرفتن وجه يا چيزي از ديگري به زور و تهديد.
اخذ به شفعه:هرگاه مال غیر منقول قابل تقسیمی مانند خانه،زمین بین دو نفر مشترک باشد ویک از شرکاءسهم خودش را به شخص ثالثی بفروشد شریک دیگر حق دارد به اندازه وجهی که شخص ثالث پرداخته به او بدهد وکل مال را تملک کند وشخص ثالث نقشی در اعمال این حق از سوی شرکت ندارد.از اینرو در معامله مال غیر منقول که دارای شریک است باید توجه کرد که شریک حق اعمال اخذ به شفعه دارد.
اختراع: ابداع محصول صنعتي تازه و نيز كشف وسيلة تازه يا اعمال وسايل موجود بطريق نو براي تحصيل يك نتيجه يا محصول صنعتي يا فلاحتي را گويند.
اختلاس: برداشتن مال غير از راه خدعه
اخطار: به معني يادآوري كردن و خاطر نشان نمودن است.
اخطاریه:یاد آوری کردن رسمی یک یاچند موضوع در حدود مقررات به مخاطب است مانند اخطاریه برای حضور در دادگاه حقوقی،یا ارایه اصول اسناد در دادگاه یا بریا پرداخت مالیات توسط اداره دارایی.
اخوه: در باب ارث شامل برادران و خواهران هر دو ميباشد.
آداب و رسوم: در اصطلاحات حقوقي به يك سلسله مقررات كه در معرف و عادت متداول بوده و در قوانين نوشته و مدون منعكس نشده باشد گفته ميشود.
ادعا: مرادف دعوي است.
ادله اثبات دعوي: آنچه از مقررات نوشته يا معرفي كه در مقام اثبات امري از امور در مراجع قضايي به كار رود
ادله اربعه: در نزد عامه كتاب و سنت و قياس و اجماع را گويند و در نزد خاصه كتاب و سنت و عقل و اجماع است.
اذن: اعلام رضاي مالك يا رضاي كسيكه قانون براي رضاي از اثري قايل شده است براي انجام دادن يك عمل حقوقي
اراده: حركت نفس به طرف كاري معين پس از تصور و تصديق منفعت آن.
اراضي آيش: عناصر آن عبارتست از: الف ـ بالفعل مالك داشته باشد ب ـ زمين مزروعي باشد ج ـ مالك براي مدت معلوم يا محدودي از كشت و زرع آن چشم پوشيده باشد.
ارتداد: نوعي از فساد عقيده سياسي است و آن عبارت است از خروج مسلمان از دين اسلام.
ارتشاء: اخذ وجه يا مال يا اخذ سند پرداخت وجه يا تسليم مالي است از طرف مستخدم دولتي يا مملكتي يا بلدي براي انجام دادن يا ندادن امري.
ارتفاق:حقی است برای ملک شخصی در ملک دیگری مانند حق عبور آب از ملک غیر وحق گشودن ناودان در زمین دیگری.
ارث:دارایی متوفی بعد از کسر واجبات مالی وبدهی وثلث را ارث گویند به این دارایی ماترک گفته می شود.
ارش:در معاملات عبارت است از کسری که صورت آن تفاوت قیمت صحیح ومعیب روز تقویم مال مورد معامله ومخرج آن کسر ،قیمت صحیح روز تقویم می باشد.هرگاه این کسر ضرب در قیمت بهای روز ووقوع عقد شود حاصل این ضرب را ارش می گویند و در امور کیفری هر گاه در قانون برای عضوی دیه مقدر وتعیین نشده باشد برای آن عضو توسط کارشناس یا قاضی ارش تعیین می شود. برای مثال دست دارای ذیه معین است یعنی 50نفر شتر ولی طحال دارای دیه معین نمی باشد و قاضی برای آن ارش تعیین می کند.
ارش: كسري است كه صورت آن تفاوت قيمت صحيح و معيب روز تقويم سال مورد معامله است و مخرج آن كسر، قيمت صحيح روز تقويم ميباشد.
اساسنامه: مقررات يا قراردادي كه براي طرز كار يك جمعيت مقرر و معين ميشود.
استخلاف: عبارت است از اينكه شخص ديگري را براي بعد از فوت خود مالك قسمتي از داراي خود نمايد.
استدلال: تمسك فكري است به چيزي كه انديشه را به چيز ديگر راهنمايي ميكند.
استعداء: اقامه دعوي را گويند
استرعاء: عبارت است از دعوت شاهد اصل از شاهد فرع مبني بر اينكه، شهادت او را تحمل نمايد.
استرداد دعوی:در امور حقوقی هر گاه خواهان (مدعی)از دعوی خود با رضایت خودش از دادخواست وادعایش صرفنظر کند اصطلاحا ً گفته می شودکه خواهان دعوایش را مسترد کرده است.
استرداد مجرمین:باز پس گرفتن مجرم ایرانی است که پس از ارتکاب جرم از ایران به کشور دیگر فرار می کند یا باز پس گیری مجرمی که دارای تابعیت خارجی است ودر کشور خودش مرتکب جرم شده وبه ایران گریخته است در هر حال استرداد مجرمین نیازبه توافق قبلی بین دولت ها دارد.
استشهاد: دعوت به شهادت در ورقة عادي يا رسمي را گويند
استشهادیه:ورقه ایست که در آن شهادت گواهان در ارتباط با موضوعی که می خواهند شهادت بدهند نوشته می شود.
استعاط: از بين بردن حقي به توسط صاحب حق
استعفا: عملي كه به موجب آن شخصي كه در موسسه دولتي يا ملتي يا وابسته به دولت سمتي را دارا ميباشد تقاضاي ترك آن سمت را مينمايد.
استعمال: در حقوق اداري اسلام به معني استخدام به كار ميرود.
استقراء: بررسي جزئيات مربوط به يك كل بمنظور استخراج قاعدة كلي كه مشترك بين آن جزئيات باشد
استنابه: عمل حقوقي كه بموجب استنطاق: تحقيق از متهم راجع به مورد اتهام از طرف مأمور صلاحيتدار قضايي.
استيفاء: استفاده از كار يا مال ديگري با رضاي او
استيمان: مطالبة مالي بعنوان امانت
استيناف: پژوهش
اسقاط کافه خیارات:معمولا ًدر قراردادها این عبارت آورده می شود تا عقد قوام وثبات پیدا کند واز حالت تزلزل خارج شود مقصود از خیار همان اختیار است برای مثال اختیار فروشنده برای فسخ معامله و......
اسناد رسمي: اسنادي كه در اداره ثبت اسناد و املاك يا دفاتر اسناد رسمي يا نزد ساير مأموران رسمي در حدود صلاحيت آنان و برابر مقررات قانوني تنظيم شده باشد.
اشاعه:اجتماع وجمع شدن حقوقی چند نفر بر مال معین را گویند برای مثال مالکیت مشاعی چند نفر بر روی یک زمین مال مورد اشاعه را مال مشاع گویند.
اصل انتقال حقوق: هر حقي قابل انتقال به غير است جز آنچه قانون آن را غيرقابل انتقال بداند.
اضطرار:حالتی است که درآن تهدیدی صورت نمی گیرد ولی اوضاع واحوال برای یک عمل طوری است که انسان با وجود عدم رضایت آن کار وتمایل به بواسطه آن شرایط واوضاع واحوال آن کار را انجام می دهد.
اظهار نامه:نوشته ای است که مطابق مقررات قانون تنظیم می شود ونویسنده خواسته قانونی ومشروع اش را در آن می آورد و به وسیله مامورین دادگستری به طرف مقابل ابلاغ می شود. برای مثال(الف) برای مطالبه اجاره بهای معوقه از طریق اظهارنامه به طرف (مستاجر)ابلاغ می کند،بدهی اش را بپردازد.
اظهار نامه ثبتی:ورقه ای استچاپی ورسمی که توسط مامور دولتی مخصوص که مامور توزیع اظهارنامه نام دارد پس از تنظیم صورت مجلسی شامل حدود ونوع ملک ومشخصات آن ومالک وامضاءریش سفیدان محل ومطلعین،بین متصرفین به عنوان مالکیت توزیع می شود مندرجات آن باید با صورت مجلس بالا مطابق باشد وشماره ملک هم باید در اظهارنامه درج شود.
اعاده اعتبار: بازگشت تاجر ورشكسته به موجب حكم دادگاه به اعتبار بازرگاني خود.
اعاده حيثيت: بازگشت به اهليتي كه شخص به علتي آن را از دست داده است.
اعاده حیثیت قانونی:هر گاه به جهت گذشتن مدتی که قانون معین کرده وعدم محکومیت جدید کیفری به حکم قانون و بدون حکم دادگاه حیثیت مجرم به او باز گردد واهلیتی را که از دست داده به دست آورد این معنی را اعاده حیثیت قانونی گویند.درمقابل اعاده حیثیت قانونی،اعاده حیثیت قضایی قرار می گیرد در این حالت محکوم به حکم جزایی از طریق صدور حکم دیگر حیثیت او باز می گردد.
اعاده دادرسی:از راه های رسیدگی فوق العاده به پرونده های مدنی یا کیفری است که حکم قطعی در مورد آنها صادر شده است.
اعتراض به ثبت:اعتراضی است که ذینفع به ضرر متقاضی ثبت ملک یا سایر امور به عمل می آورد.
اعتراض: در لغت به معني منع و جلو كسي يا چيزي را گرفتن است
اعتراض به حکم غیابی:هنگامی که محکوم به حکم دادگاه یا وکیل او در هیچ یک از جلسات محاکمه حضور نداشته ویا در پاسخ به ادعای مطروحه لایحه ای به دادگاه نفرستد ویا اینکه جلسه محاکمه به طور واقعی به او ابلاغ نشده باشد حکم صادر غیابی است شکایتی که محکوم حکم غیابی به این حکم می کند اعتراض به حکم غیابی گویند.
اعتراض ثالث:نوعی شکایت ودعوی است که از روش های فوق العاده شکایت از احکام مدنی است. در این دعوی شاکی از کسانی است که شخصا ًیا نماینده اش در مرحله محاکمه ای که منجربه صدور رای شده به عنوان اصحاب دعوی حضور ندارد ورای مزبور به حقوق او خلل وارد می کند به ایت اعتراض،اعتراض شخص ثالث نیز گویند.
اعتراض عدم تادیه:اعتراضی است که بر اثرامتناع از پرداخت وجه در سر رسید برات وسفته به عمل می آید.
اعتراض نکول:اعتراضی است که بر اثر نوشتن عدم قبول برات یا سفته از سوی کسی که باید پرداخت کند به هنگام دیدن سفته یا برات به عمل می آید.
اعراض:چشم پوشی کردن مالک از مال اش را گویند.
اعسار:اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مال اش قدرت پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهی اش را نداشته باشد می گویند فلانی معسر است وباید برای اثبات اعسارش در خواست اعسار از دادگاه صالح به عمل آورد.
افراز:دعوایی است که شریک ملک مشاع بر شریک دیگر به منظور تقسیم مال مزبور در صورت عدم تراضی بر تقسیم اقامه طرح می شود.
اعيان: جمع كلمه عين است و عين به معني مالي است كه داراي جرم و ابعاد ميباشد اعيان در مقابل منافع و حقوق استعمال ميشود.
اعياني: در مقابل عرصه استعمال ميشود و عرصه به زمين مملوك گفته ميشود و اعياني، اموال غير منقول موجود روي آن زمين را گويند
افلاس: صفت مفلس است و بجا ورشكستگي به كار ميرود.
اقاله: بهم زدن عقد لازم است به تراضي يكديگر آن را تفاسخ و تقايل نيز مينامند.
اقامة دعوي: طرح دعوي در مرجع صلاحيتدار مدني يا كيفري يا اداري
اقامتگاه:محلی که شخص در آن سکونت دارد ومرکز مهم امور اونیز در آنجاست.اگر محل سکونت شخص غیر از مرکز مهم امورش باشد مرکز امور او اقامتگاهش محسوب می شود مرکز امور مهم عبارت است از محلی که شخص در آنجا از حیث شغل وکسب یا خدمت یا علاقه ملکی اقامت دارد.
اقدامات تامینی:تدابیری است که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند مانند نگهداری مجرمین دیوانه در تیمارستان.
اقرار :اگر شخصی خبری را اعلام کند که مفاد آن بر ضرر خودش و به نفع دیگری باشد اقرار نام دارد. به شخصی که اقرار می کند مقر گویند.اگر مفاد این خبر به نفع خودش وبه ضرر دیگری باشد ادعا واگر به نفع دیگری وبه ضرر شخص ثالثی باشد شهادت نام دارد.
اقرار به نسب:اقرار به شخص مبنی بر وجود رابطه فامیلی خویشاوندی بین اقرار کننده وشخص دیگر را گویند. مانند اینکه الف اقرار کند ب فرزندش است.
اقطاعات: جمع اقطاعه است و آن قطعهاي است از اراضي مواد كه امام يا نايب او در اختيار كسي ميگذارد كه او آن را مورد انتفاع خود قرار دهد.
اکراه:رفتار وعملی است تهدید آمیز از طرف کسی نسبت به دیگری به منظور تحقق بخشیدن عمل مورد نظرش.به اکراه کننده مکره وبه اکراه شونده مکره گویند.
آلت قتاله:وسیله ای است که با توجه به خصوصیات وشرایط اوضاع واحوال کشنده محسوب می شود مانند اسلحه یا جوب یا سنگ و.....
التزام:تعهد کردن گاهی در قرار دادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده می شود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر می شود.
الزام: در لغت به معني اجبار است
اماره:هر چیزی که حکایت از چیز دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است.البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.
امانت مالکانه:امانتی است که از طریق توافق مالک وامین به وجود می آید .به کسی که مالدیگری را به رسم امانت در تصرف دارد امان دار وکسی که مال را نزد او به امانت می گذارد امانت گذار گویند.
امرآمر قانونی:آمر قانونی کسی است که به حکم قانون صلاحیت صدور دستوری را به کسی که تحت امر اوست داراست مانند اوامری که دادستان برای تکمیل پرونده ویا کشف جرم به ضابطین صادر می کند.
اموال بلاصاحب:اموالی است که سابقه تملک دارند ولی مورد اعراض مالک واقع شده اند مانند مالی که در دریابر اثر غرق کشتی به اعمال دریا می رود ومالک آن ازآن چشم پوشی می کند.اموال بلاصاحب با اموال مجهول مالک فرق دارند زیرا مال مجهول المالک سابفه تملک دارد در زمان معینی هویت مالک آن شناخته نمی شود.
اموال دولتی:هر مالی اعم از منقول وغیرمنقول که در تصرف مالکانه دولت قرار گرفته است.
امور حسبی:به اموری گفته می شود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در مورد آنها اختلاف .مرافعه ای وجود پیدا کرده یا نه وارد زسیدگی واتخاذ تصمیم کنند.مانند رسیدگی به اموال متوفای بلا وارث،تعیین سرپزست برای دیوانه ای که ولی یا قیم ندارد.
اناطه کیفری: عبارت است از توقف رسیدگی یا تعقیب امر جزایی بر امر مدنی یا تجاری یا اداری یا کیفری.برای مثال شخصی علیه دیگری به عنوان تخریب ساختمان شکایت می کند وطرف مقابل در پاسخ می گوید که ساختمان متعلق به خودش است برای رسیدگی به این ادعا که امری است مدنی،پرونده کیفری تا زمان مشخص شدن مالکیت متهم نسبت به ملک متوقف شده ورسیدگی به امر کیفری به امر مدنی منوط وموکول می شود.
انتقال قهری:انتقال مال منقول یا غیر منقول یا مطالبات کسی به دیگری است بدون اینکه بین آن دو توافقی صورت گرفته باشد مانند انتقال اموال متوفقی به ورثه اش.
انحلال: در معني از بين رفتن يك موسسه رسمي
انفال: اموالی است که به موجب قانون متعلق به حکومت است مانند جنگلهای طبیعی،اموال اشخاصی که به وارث ندارند.
انفساخ:انحلال قهری عقد را گویند برای مثال اگر کالای مورد معامله قبل از قبض آن توسط خریدار تلف شود موجب انفساخ معامله می شود یعنی عقد بیع خود به خود منحل خواهد شد واراده طرفین معامله تاثیری ندارد.
انفصال:یعنی منع اشتغال مستخدم دولت به خدمت دولت برای همیشه یا بطور موقت.
انكار: در اصطلاح آئين دادرسي مدني كسي كه سندي عليه او ابراز شود و او مهر يا امضاء يا اثر انگشت منتسب به خود را نفي كند و آنها را از خود نداند اين عمل را انكار گويند.
انکار سند: اگر سندی عادی مانند سفته،برات،چک،نوشته عادی و....علیه شخصی ابراز شود واومهریا امضاءیا اثر انگشت منتسب به خود را نفی کند وآنها را از خود نداند به این عمل انکار گویند.انکار فقط نسبت به اسناد عادی امکان پذیر است نه اسناد رسمی.در مورد اسناد رسمی فقط می توان ادعای جعل کرد.فرق انکار با جعل درآن است که انکار به صرف اظهار آن طرف مقابل یعنی کسی که به سند استناد می کند وظیفه دارد اصالت آن را اثبات کند نه انکار کننده ولی در جعل آنکه
مدعی جعل است باید جعلیت سند را به اثبات برساند.
اوراق بهادار:اسناد مالی که در معاملات بورسی وبانکی قابل نقل وانتقال ودارای نرخ باشد.
اماره:هر چیزی که حکایت از چیری دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.
اهل: غير محجور را اهل ميگويند و در لغت به معني شايسته آمده است.
اهل خبره: کسانی که در موضوعی دارای آگاهی واطلاعات خاص بوده وهمانند یک کارشناس قادر به اظهار نظرند.
اهلیت:صفت کسی است که دارای جنون،سفه،صغری سن،ورشکستگی وسایر موانع محرومیت از حقوق نباشد.
اهليت: صفت كسي است كه داراي جنون، سفه،صفر، ورشكستگي و ساير موانع محروميت از حقوق باشد
ایراد:اشکالات مخصوص ومنصوص در قانون که ازطرف خواهان یا خوانده یا راسا ًبه حکم قانون متوجه دعوی می شود مانند ایراد امر مختوم یا ایراد رد دادرس. فرضا ًاگر قاضی با یکی از اصحاب دعوی رابطه خویشاوندی داشته
مثلا ًعموی خواهان باشد خوانده می تواند ایراد رد دادرس کند..
ايفاء: در مورد پرداخت دين به كار ميرود.
ایفاءدین:پرداخت دین
ايقاع: عملي است تضايي و يكطرفي كه به صرف قصد انشا،و رضاي يكطرف منشأ اثر حقوقي شود.
ب
بائر:زمینی است که دارای مالک ولی برای مدتی نامعلوم درآن کشت وزرع نمی شود.
باز پرس:مقام قضایی است که در وظیفه اش تحقیق از متهمین وانجام تحقیقات مقدماتی در پرونده های کیفری است.قبلا ًبه بازپرس مستنطق گفته می شد.
باطل: هر عمل حقوقي كه مخالف مقررات قانوني بوده باشد.
بالغ:دختری که به سن 9سال قمری ومردی که به سن 15سال قمری رسیده باشد.
بایع:کسی که در معامله کالایی را بفروشد درمقابل او مشتری یا خریدار قرار می گیرد.
بدهكار: كسي كه در ذمه او تعهدي به نفع غير وجود دارد.
بذل مدت:صرف نظر کردن زوج از ادامه اثر عقد نکاح در ازدواج موقت وپایان بخشیدن به آن را گویند.
برات: سندي است تجارتي كه بوسيله آن شخصي كه محيل ناميده ميشود به شخصي كه محال عليه ناميده ميشود حواله ميدهد كه مبلغي در وجه شخص ثالث بپردازد.
برائت:اصلی است فقهی وعقلی که در امر کیفری ومدنی به کار می آید.برای مثال اصل آن است که هیچ کس مجرم نیست ومبری از ارتکاب جرم می باشد.
برائت ذمه:خالی بودن شخص از تعهد را گویند کسی که ذمه اش خالی از تعهد بوده ویا دینی داشته و آن را پرداخت کرده باشد می گویند او بری الذمه است این اصطلاح در مقابل مشغول الذمه قرار می گیرد.
بستانكار: كسي كه به نفع او تعهدي بر ذمه ديگري وجود دارد
بنچاق:اسناد راجع به مالكيت يا نقل و انتقال سابق بر معاملهاي كه فعلاً انجام ميگيرد.
بیع:نوعی عقد است که یک طرف عین مالی را به ازای دریافت پول یا مال معلومی به دیگری تملک می کند مثل فروش خانه یا ماشین.
بیع سلف وسلم:پیش خرید – پیش فروش
بيع مؤجل: بيع نسيه
بيع محاباتي: بيع به كمتر از ثمنالمثل را كه عالماً عامداً صورت گرفته باشد را گويند
بیعانه:مقداری ازبهای معامله است که از بابت اطمینان فروشنده از طرف خریدار به او پرداخت می شود (پیشکی)
پ
پایندان:ضامن
پرداخت: اجراء تعهدي كه موضوع آن وجه نقد باشد.
پروتكل: صورت جلسات مجالس سياسي كه براي مذاكره و رسيدگي در امري منعقد شده باشد.
ت
تاخیر تادیه- خسارت:پولی است که بر اثر تاخیر بدهکار در پرداخت بدهی باید به طلبکار بپردازد.
تأسيس: يعني پي نهادن و ايجاد نمودن. به معني وضع قانوني است كه در معرف و عادت وجود نداشته است.
تابعيت: رابطهاي است سياسي كه فردي يا چيزي را به دولتي مرتبط ميسازد به طوري كه حقوق و تكاليف اصلي وي از همين رابطه ناشي ميشود.
تاجر:كسي كه شغل معمولي خود را معاملات تجاري قرار دهد.
تامین خواسته:تضمینی است که خواهان از اموال خوانده قبل از صدور حکم به نفع خودش از دادگاه می خواهد.
تامین دلیل:صورت برداری دادگاه از دلایل اثبات دعوی قبل از طرح واقامه دعوی به منظور جلوگیری از زوال واز بین رفتن دلایل است که به در خواست خواهان به عمل می آید.برای مثال برای بررسی میزان پیشرفت کار ساختمان دز زمانی پی کنی وعدم انجام به موقع آن از سوی پیمانکار،کارفرما می تواند با تامین دلیل آن را برای آینده حفظ کرده وبرای مطالبه خسارت استناد کند.
تبادل لوایح:رد وبدل شدن دادخواست وضمائم آن وجوابی که طرف مقابل به آن می دهد.
تبرع:دادن مال بدون چشم داشت
تبعه: كسي كه تابعيت كشور معيني را داشته باشد.
تبعيض: هرگونه تفاوت محروميت با تقدم كه بر پايه نژاد و رنگ پوست و يا جنسيت و يا مذهب و با عقيده سياسي در امور مربوط به استخدام و اشتغال، تساوي احتمال موقعيت.
تجارت: معاملات به قصد انتفاع به طوريكه در تفاهم معرف به آن صدق تجارت نمايد.
تجاوز: خروج از يكي از مقررات جاري يك كشور از روي تعهد.
تجاهر:علن وآشکار
تجری: اقدام به عملی که جرم است از روی عمد وعلم به معنی تمرد نیز می باشد.
تحقیقات محلی:شنیدن گواهی گواهان ومطاعین محلی توسط قاضی
تحليف: كسي را وادار به اداء سوگند كردن
تخلف: عدم انجام تعهد يا تأخير انجام تعهد
تدلیس:اعمالی که موجب فریب طرف معامله می شود وشخص فریب خورده تحت شرایط قانونی حق فسخ دارد.
ترک انفاق:ندادن خرج ومخارج اشخاص واجب النفقه در صورت داشتن استطاعت را گویند. در مورد زن اگر شوهر استطاعت نداشته باشد زن از او تمکین کند ودر عین حال شوهر نه او را طلاق دهد ونه نفقه را بپردازد جرم ترک انفاق محقق می شود.
تركه: دارايي زمان فوت مستوفي كه به سبب فوت وي از ماليت او خارج ميشود قبل از اخراج واجبات مالي و ديون و ثلث
تزویر:جعل
تسبیت: ضرر زدن به مال غیر که منشاء ضرر بوسیله خود مرتکب به هدف هدایت نشده ولی بر اثر تقصیر یا بی مبادلاتی وغفلت وعدم احتیاط او ضرری متوجه دیگری می شود مانند آنکه گوسفندان بواسطه عدم مراقبت به مزرعه گندم دیگری رفته وچرای آنها موجب ضرر به کشاورز گردد. یا زنجیر سگ را محکم نبندند وسگ به عابرین حمله کند.
تسلیط:برابر این اصل هر کس حق هر گونه تصرف که مخالف شرع نباشد،دارد از اینرو هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف وانتفاعی دارد مگر آنکه قانون استثنا کرده باشد.برای هر کس حق ساخت وساز در ملک شخصی اش دارد ولی برابر مقررات شهرداری نمی تواند بیش از جند طبقه معین شده درضوابط وآیین نامه های مربوط اقدام به ساخت آپارتمان نماید.
تسعير: تعيين ارزش پول يك كشور با پول كشور ديگر.
تسلیم:تسلیم درعقد بیع عبارت است ازاینکه فروشنده مال مورد معامله را به خریدار وخریداربهای معامله را به فروشنده که منتقل کرده است به استیلا وتصرف او در آورد ودراختیارش قرار دهد.
تصدیق انحصار وراثت: گواهی است که به موجب آن ورثه متوفی از دادگاه در خواست صدور آن را می کنند تا وراث متوفی به عدد واشخاص معین ومعلوم شود به این گواهی،گواهی حصر وراثت نیز گفته می شود
تصرف: عبارت است از اینکه مالی در اختیار کسی باشد واو بتواند نسبت به آن مال تصمیم گیری کند.
تصرف عدوانی:تصرفی است که بدون رضای مالک مال غیر منقول از طرف کسی صورت گرفته باشد.در معنی عام کلمه تصرف عدوانی عبارت است از خارج شدن مال از استیلا وتصرف مالک آن مال بدون رضایت اش.
تصرف مالکانه:اگر کسی متصرف مالی باشد فرض قانونی آن است که تصرف او مالکانه است مگر آنکه خلافش ثابت شود برای مثال ساعتی که در دست الف است یا فرشی که در خانه اوست فرض آن است که او مالک آن اشیاءاست این فرض تا زمانی اعتبار دارد که با دلیل دیگر خلافش به اثبات نرسیده باشد.
تضمین: دادن وثیقه چه وجه نقد باشد یا غیر آن مانند خانه وچه سپردن ضامن مانند دادن یک فقره چک برای تضمین حسن انجام کار یا تخلیه.
تعریز:مجازاتی است که نوع (شلاق،حبس،جزای نقدی و....)ومیزان آن(یکسال حبس،ده ضربه شلاق،ده میلیون ریال)در شرع نیامده وتوسط قاضی تعیین می شود. در حال حاضر در کشور ما در قانون مجازات اسلامی انواع مجازات های تعزیری برای جرایم ارتکابی تعیین شده است.برای مثال مجازات خیانت در امانت 6 ماه تا سه سال حبس تعزیری است.
تعدی:تجاوز ازحدود اجازه یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری.
تعرفه: صورت قیمت ارقام کالا.
تعلیق مجازات: تحت شرایطی محکوم به مجازات می تواند از امتیازات این تاسیس حقوقی استفاده کند ومجازات مقرر در حکم در مورد او به اجرا در نیاید.چنانچه در مدت ایام تعلیق که از دو تا 5سال است مرتکب جرم شود علاوه بر مجازات جرم ارتکابی مجازات جرم قبلی که به اجرا در نیامده نیز در مورد اجرا خواهد شد(به ماده 25قانون مجازات اسلامی رجوع شود)
تفاسخ: مترادف با اقاله است(به اقاله رجوع شود)
تقصیر:از نظر حقوق به ترک عملی که شخص ملزم به انجام آن است یا ارتکاب عملی که شخص از انجام دادن آن منع شده گویند.برای مثال برابر قانون اشخاصی که دارای تخصص هستند وعلم ومهارت شان در کمک به مصدومین حادثه موثر است تکلیف دارند که به مصدومین کمک کنند ترک این عمل نوعی تفصیر است.(تعدی) ویا اینکه مستاجر نباید از ساختمان مسکونی برای راه اندازی کارگاه استفاده کند (تفرط)
تکرار جرم:هر گاه کسی به موجب حکم دادگاه به مجازات تعریزی یا بازدارنده محکوم شود چنانچه بعد از اجرای حکم دوباره مرتکب قابل تعریز گردد دادگاه می تواند در صورت مجازات او را تشدید کند.
تلف: ازبین رفتن مال بدون دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مالک یا شخص دیگر.
تلف مبیع قبل از قبض:اگر مال مورد معامله قبل ازتشلیم وبدون تقصیر واهمال از سوی فروشنده،تلف شود معامله خود بخود فسخ می شود وبهای معامله باید به مشتری پس داده شود.
توقیف اجراءحکم: قطع موقت اجراءحکم یا قرار به دستور مقام صلاحیتدار پس از شروع به اجراء.
توقیف اجرایی:توقیف مال مدیون یا محکوم علیه از طریق اجرا<ثبت یا اجرای احکام دادگستری این توقیف مانع از تصرف مالک در مال خود می باشد.
توقیف دادرسی:در دعاوی مدنی پس از شروع به محاکمه در مواردی که قانون تصریح می کند مرجع رسیدگی می تواند برای مدتی دادرسی را متوقف سازد مانند هنگامی که یکی از اصحاب دعوی فوت می کند.
تهاتر: یکی از اسباب سقوط تعهدات است به موجب تهاتر دو طرف که دارای تعهدی متقابل هستند وموضوع تعهدشان (اعم از اینکه وجه نقد یا اشیاءباشد مثل برنج،گندم و...)به تعداد مساوی با یکدیگرسلقط می شوند. این تهاتر می تواند با اراده طرفین یا به حکم قانون یا حکم دادگاه باشد.
ث
ثالث:شخصی دیگر غیر از طرفین قرارداد.
ثبت احوال: ثبت وقایع چهارگانه(تولد،وفات،ازدواج،طلاق)
ثلث:یک سوم ترکه که طبق وصایای متوفی تصرف درآن بدون نیاز اذن واجازه ورثه،اعتبار دارد.
ثلث باقی یا موبد:مالی غیر منقولی که متوفی آن را از محل ثاث ترکه برای صرف در مصارف خیر معین می کند که منافع آن علی الابد وعلی الدوام به مصرفی که معین شده صرف کردد.
ثمن:بهای معامله ومالی است که به عوض کالای مورد معامله ازسوی خریدار پرداخت می شود.
ج
جرح:در دو معنا بکار می رود یکی تجاوز به جسم آدمی است که موجب خونریزی در قسمت بیرونی بدن می شود ودیگری ایرادبر عدالت دیگری نزد قاضی است. مثل جرح شاهد بواسطه نداشتن شرایط شهادت.
جرم: عملی که قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی مقرر کرده است مثل سرقت،کاهبرداری،تصرف عدوانی و...
جعل:در امور کیفری عبارت است از فلب حقیقت یا بوسیله یک عمل مادی مانند الحاق کلمه ای یا دست بردن در متن یک سند اجاره یا در مضمون یک عمل حقوقی بدون اینکه همراه یک عمل مادی باشد مثل اینکه منشی دادگاه در نوشتن اظهارات متهم جعل کند بدین نحو که متهم اقرار به ارتکاب جرم نکرده ومی گوید اتهام وارده را قبول ندارم واواز قول متهم،با سوءنیت می نویسد که اتهام وارده را قبول دارم.
جلد:تا زیانه را گویند واگر مجازات حدی کامل باشد صد تازیانه است مثل حد زنای مردی که همسر ندارد.
جنون:صفت کسی است که فاقد تشخیص نفع وضرر وحسن وقبح است جنون یا دائمی است یا ادواری،هریک از دو دسته جنون دائمی وادواری ممکن است متصل به دوران کودکی باشد یا بعد از سن رشد عارض گردد.
جنین:فرزند مادام که در رحم مادر است جنین نامیده می شود.
چ
چک:نوشته ای که به موجب آن صادر کننده وجوهی را که نزد دیگری دارد(بانک)،کلا ًیاقسمتی از آن را به نفع خود یا دیگری از بانک مسترد می کند.
چک بی محل :چکی است که صادر کننده اش در تاریخ سر رسید وجه واعتباری نزد بانک نداشته و یااگردارد کمتر از میزان مندرج در چک می باشد.
چک وعده دار: چکی است که به موجب آن صادر کننده به بانک دستور پرداخت چک را در راس موعد معینی می دهد که این تاریخ با تاریخ صدور چک یکی نمی باشد وبه اصطلاح چک روز نیست.
ح
حبس:در امورمدنی عقد است که شبیه وقف می باشد ولی با وقف تفاوت هایی دارد برای مثال در حبس ملک از مالکیت حبس کننده خارج نمی شود در واقع حبس نوعی حق انتقاع از ملک دیگری را تحت شرایطی ایجاد می کند واما در امور کیفری حبس نوعی مجازات است که آن را مترادف با زندان می دانند.
حجب:حالت وراثی است که به علت بودن وارث دیگر ارث کلا ًیا بعضا ًمحروم می شود.برای مثال با بودن فرزند برای متوفی دیگر برادرش از او ارث نمی برد در این حالت می گویند فرزند متوفی حاجب برادر متوفی است.
حجر:نداشتن صلاحیت در دارا شدن حق یا اعمال حق را گویند مانند اینکه شخص دیوانه معامله اش بواسطه عدم اهلیت وداشتن حجر باطل است به این گونه که اشخاص محجور گفته می شود،مواردی که موجب حجری شود عبارتند از:کودکی،جنون،ورشکستگی برای تاجر،سفاهت.
حـــد:نوعی مجازات بدنی است وحداقل وحداکثر ندارد برای مثال حد شرب خمر80تازیانه وزنای غیر محصنه 100تازیانه است.
حرز:هرمکانی که غیر مالک بدون اذن مالک حق ورود به آن را نداشته باشد و درسرقت حدی هتک حرز یکی از شرایط تحقق جرم است.هتک حرز یعنی خراب یا سوراخ کردن یا شکاف دادن یا جای کندن وسایل محصور ومحفوظ مانند دیوار پرچین ،گاو صندوق و....
حریم:مقداری ازاراضی اطراف ملک وقنات ونهر وامثال آن که برای استفاده بهتر از ملک حفظ آن ضروری است.
حضانت:نگهداری مادی ومعنوی وترتیبی طفل توسط کسانی که قانون مقرر کرده است.
حق ارتقاق:حقی است که برای شخص در ملک دیگری مانند حق عبور،حق مجرای است.
حق انتفاع:حقی است که به موجب آن شخصی می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاص ندارد استفاده کند مانند آنکه الف به ج اجازه دهد در ساختمان اش به مدت سه سال زندگی کند.(حق سکنی)
حق حبس:در عقود معوض مانند عقد بیع هر یک از خریدار وفروشنده بعد از پایان قرارداد وامضای آن حق دارد مالی را که به طرف منتقل کرده به او تسلیم نکند تا طرف مقابل حاضر به تسلیم شود به طوری که در آن واحد موضوع معامله وبهای آن را به یکدیگر تسلیم کنند.
حق کسب وپیشه:حقی است برای مستاجر مکان تجاری مانند بازرگان وپیشه ور که به واسطه کسب معاش در یک مکان در طول زمان به دست می آورند وبا سر قفلی فرق میکند.حق پیشه به تنهایی قابل معامله نیست ومستاجرنمی تواند هم منافع عین مستاجر را برای خود نگه داردوهم حق کسب وپیشه را به دیگری منتقل کندومالی از این راه به دست آورد بلکه هر دو را باید با هم منتقل کند.اما سرقفلی پولی است که مستاجر به مالک می دهد و درصورت انتقال اجاره به مستاجر دوم از او می گیرد.
حق الوکاله:اجرت ودستمزد وکیل
حکم:در امورمدنی وکیفری چنانچه رای دادگاه راجع بهماهیت دعوی وقاطع آن باشد حکم اطلاق می شود برای مثال دادگاه در رای خود خواهان را به بی حقی محکوم می کند یا خوانده را به پرداخت خسارت به خواهان محکوم می کند.
حکم حضوری:اصل براین است که آرای محاکم حضوری است مگر آنکه خوانده یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته یا لایحه ای در پاسخ به دعوی به دادگاه نفرستاده ویا ابلاغ اخطاریه به خوانده واقعی نباشد.
حکم غیابی:حکمی است که حضوری نباشد غیابی است.
حکم قطعی:حکم غیر قابل اعتراض وتجدید نظر و یا حکم قابل اعتراض وتجدید نظر که در موعد مقرر از آن اعتراض وتجدید نظر به عمل نیامده ونیز احکامی که در مرحله تجدیدنظر خواهی صادر می شود.
حکم نهایی:حکمی است که به واسطه طی مراحل قانونی یابه واسطه انقضا مدت اعتراض وتجدیدنظر وفرجام دعوایی که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.
حَکَم:داور ، کسی که بین دو نفر در مقام قضاوت برآمده و در خصوص دعوای آن دو قضاوت می کند و طرفین متعهد به قبول نظر و حُکم وی می باشند.
حکومت قانون در زمان:مقصود از زمان،زمان لازم الا جرا شدن قانون تا زمان منسوخ شدن آن است ومقصود از حکومت قانون یعنی اعتبار قانون از زمان لازم الاجرا شدن تا زمانمنسوخ شدن آن است وقانون در کشور ما15روز پس از انتشار آن توسط روزنامه رسمی لازم الاجرا می شود.
خ
خواسته:چیزی که در مرافعه ودعوی یا امور حسبی اشخاص از دادگاه بخواهد گاهی به جای این کلمه از(مدعی به)استفاده می شود.
خواسته غیر مالی:خواسته ای است که نه مال باشد و نه اصالتا ًخواهان توقع وصول مال از طرح دعوی داشته باشد مانند دعوی نسب،فسخ نکاح،تمکین،تخلیه عین مستاجره.
خواسته مالی:هر گاه خواسته خواهان در عرف مال ویا چیزی باشد که مقصود خواهان از طرح آن دعوی،وصول مال باشد آن خواسته را مالی گویند مانند دعوی مطالبه وجه چک،ضرر وزیان ناشی از جرم،مطالبه اجاره بهای معوقه و...
خسارت دادرسی:عبارت است از هزینه دادرسی وحق الوکاله وکیل وهزینه های دیگری که مستقیما ًمربوط به دادرسی بوده وبرای اثبات دعوی یا دفاع لازم است مانند هزینه دستمزد کارشناس خسارت دیر کرد (تاخیر تادیه):خسارتی است که از بابت دیر کرد پرداخت وجه نقد از طرف مدیون باید به طلبکار داده شود.
خلع:از انواع طلاق است جدا شدن زن از شوهر به ازای دادن مال به شوهر
خمر:مایع مست کننده مانند شراب یا آبجو
خیار:تسلط براز بین بردن اثر حاصل از عقد را گویند.خیار ممکن است ناشی از توافق وتراضی طرفین باشد مانند خیار شرط در عقد بیع که به موجب آن شرط می شود که در مدت معینی برای خریدار یا فروشنده یا هر دو یا نفر سومی اختیار فسخ معامله باشد ویا ممکن است خیار ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس که به موجب آن مادام که مجلس عقد به هم نخورده طرفین حق بر هم زدن معامله را دارند.
خیانت در امانت:استعمال یا استفاده مال مورد امانت توسط امین در جهتی که منظور صاحب مال نباشد برای مثال شخصی فرش خود را برای محافظت به امانت به دیگری می دهد ولی او فرش را می فروشد.
د
دائن:طلبکار،بستانکار
دادخواست:شکوائیه ای است که به مراجع قضایی به طور کتبی ودر اوراق مخصوص عرضه می شود.اصولا ًدر دعاوی مدنی خواهان باید خواسته اش را با تقدیم دادخواست در دادگاه طرح کند.
دادسرا:نهادی است که وظیفه تعقیب جرایم را از حیث جنبه عمومی بر عهده دارد وهیاتی است که تحت ریاست دادستان انجام وظیفه می کند هر دادسرا مرکب از دادستان،به تعداد کافی معاون ودادیار وبازپرس است در حال حاضر در کشور ما دادسرای عمومی وانقلاب درحدودصلاحیت خود،کشف،تعقیی،جرم وتحقیقات مقدماتی را بر عهده دارد.
دادگاه:محلی که درآن به دعاوی مدنی یا کیفری یا امور حسبی توسط رئیس یا دادرس دادگاه در حدود صلاحیت قانونی وبا رعایت تشریفات مربوط رسیدگی می شود.
دادگاه حقوقی:دادگاهی که به دعاوی مدنی وامور حسبی در آن رسیدگی می شود.
دادگاه کیفری:دادگاهی که به دعوی کیفری درآن رسیدگی می شود.
دادنامه:پاکنویس رای دادگاه که به امضاءرئیس یا دادرس دادگاه ومدیر دفتر آن رسیده باشد مفاد دادنامه رای دادگاه است.
دارنده چک:کسی که چک در وجه او صادر شده یا به نام او پشت نویسی شده یا حامل چک در مورد چک های در وجه حامل
داوری:حل وفصل خصومت توسط غیر قاضی وبدون رعایت تشریفات رسمی رسیدگی به دعاوی
درک (ضمان درک) : مسولیت فروشنده کالا نسبت به بهایی که در ازای فروش کالا از خریدار دریافت کرده به هنگامی که کالای فروخته شده مال غیر باشد در این حالت فروشنده باید بهای معامله را به خریدار رد کند.عین همین مسولیت را خریدار نسبت به فروشنده در مورد بهای معامله دارد یعنی اگر بهای معامله ای که او پرداخته مال غیر در آید خریدار باید کالای خریداری شده را به فروشنده باز گرداند.اصطلاحا ًدر معاملات نوشته می شود(فروشنده ضامن درک بیع است ویا....)
دعوی:منازعه در حق و یا ادعای مدعی ونیز به مجموع ادعای مدعی ودفاع طرف مقابل گفته می شود.
دفاع:جوابی که اصحاب دعوی به یکدیگر می دهند.
دین:بدهی،به جمع دین دیون گفته می شود.
دین حال:بدهی که موعد داشته وموعدش فرا رسیده باشد در مقابل دین موجل است.
دیه:اصولا ًمالی است که از سوی مجرم شخصی که بواسطه ارتکاب جرم مصدوم ویا درمورد متوفی به ورثه او باید بپردازد.در پاره ای از موارد مجرم به جای قصاص باید دیه بپردازد برای مثال اگر انجام قصاص مقدور نباشد یا صاحب خون یا مصدوم از قصاص عفو کند.
ذ
ذمه: حقي كه شخص بعهدة ديگري دارد
ر
رابطة حقوقي: بستگي حقوقي دو يا چند شخص و نيز بستگي حقوقي شخص با اشياء و اموال و حقوق و منافع را گويند
راشي:كسيكه براي اقدام به امري با امتناع از انجام امري كه از وظايف مأموران و مستخدمان دولت است وجه يا مالي بدهد
راهن: رهن دهنده، عقد رهن، عقدي است كه بموجب آن، مديون مالي را براي وثيقه به راهن دهد.
ربح: به معني ربح پول و يا نزول استعمال ميشود.
رسمي: عمل رسمي عملي است كه منسوب به دولت است.
رسیدگی بدوی یا نخستین:رسیدگی پرونده در دادگاه را گویند که اولین مرحله از مراحل رسیدگی است در حال حاضر درکشور ما رسیدگی پرونده در دادگاه عمومی (عمومی حقوقی،عمومی کیفری)دادگاه کیفری استان،دادگاه انقلاب،رسیدگی بدوی در محاکمه دادگستری است.
رشوه:دادن مالي است به مأمور رسمي يا غير رسمي دولتي به منظور انجام كاري از كارهاي اداري يا قضايي
رشید:کسی که دارای آن درجه از کیفیت نفسانی است که نفع وضرر یا بدی وخوبی را تشخیص می دهد وکسی که فاقد این وصف باشد چنانچه دیوانه نباشد به او صغیر ویا اگر کبیر باشد به او سفیه گفته می شود.
رقبه:عنوانی برای اموال غیر منقول
رهن:عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به بستانکار می دهد واگر مال مورد رهن از حالت وثیقه بودن خارج شود می گویند از مال مورد رهن،فک رهن شده است.
ز
زانی و زانیه:مرد و زنی که مرتکب جرم زنا و روابط نامشروع شده اند.
زوجه وزوج : زن شوهر
زيان: در معني ضرر به كار ميرود.
زيان ديركرد: به معني خسارت تأخير تأديه است.
ژ
ژوری:گروهی از طبقات جامعه که در رسیدگی ومحاکمه بعضی از جرایم با قضات همکاری می کنند.در کشور ما در جرایم مطبوعاتی وسیاسی از هیات ژوری استفاده می شود.
س
سرقت:عبارت است از ربودن مال واشیاءدیگری بدون رضایت او وبر خلاف حق سرقت به دو دسته عمده سرقت تعریزی وسرقت حدی تقسیم می شود.
سفته:سندی است تجاری که به موجب آن امضاءکننده (صادر کننده)تعهد می کند در زمانمعین یا به محض مطالبه در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد آن شخص کار سازی کند.
سفه: عدم رشد یا سفه:شخص کبیر وبالغ که اعمال وتصرفاتش در امور مالی اش عقلانی نباشد ونتواند ضرر ونفع اش را درست تشخیص دهد.بنابراین ممکن است شخصی دارای معلومات ودانش بالایی باشد ولی در امور سفیه محسوب شود.اعمال شخص سفیه در امور غیر مالی صحیح است برای مثال اگر مرد سفیهی ازدواج کند عقد نکاح او که امری است غیر مالی صحیح بوده ولی برای تعیین مهریه نیاز به اجازه سرپرست قانونی اش است.
سازش: تراضي طرفين دعوي بر فيصلة نزاع معين در دادگاه و با دخالت دادرس
سب: در فقه از جرايم ضد شرع است و عبارت است از ناسزا گفتن.
سبب: خويشاوندي است بين دو نفر كه براثر رابطة زناشويي بوجود ميآيد.
سرقفلي: پولي كه مستأجرثاني به مستأجر سابق در موقع انتقال اجاره بلاعوض ميدهد و همچنين مستأجر اول به موجر مالك ميدهد
سرمايهگذاري: تخصيص اعتبار ومصرف آن براي هدفهاي معين ومخصوص
سفته: عبارتست از سند تجارتي كه به موجب آن امضاء كننده تعهد ميكند در موعد معين يا عندالمطالبه در وجه حامل يا شخص معين و يا بحواله كرد آن شخص كارسازي نمايد اسم ديگر آن فته طلب است
سفيه: كسي است كه تصرفات او در اموال و حقوق مالي خود عقلائي نباشد.
سقوط: تنزل و از بين رفتن حق را گويند.
سكني: حق انتفاع هرگاه به صورت سكونت منتفع در مسكن متعلق به غير باشد آن را سكني نامند.
سلطه: عبارتست از اختيار قانوني شخص بر اشياء يا اموال يا اشخاص ديگر.
سلف: بيعي كه ثمن آن حال و مبيع آن مؤجل باشد.
سلم: بيعي كه ثمن آن حال و مبيع آن مؤجل باشد.
سند: عبارت از نوشتهاي است كه در مقام دعوي يا دفاع قابل استناد باشد.
سهم: حصة شريك در مال الشركه
سهو: غفلت از چيزي بطوري كه با كوچكترين يادآوري متنبه گردد. هر سهوي اشتباه است ولي هر اشتباهي سهو نیست
ش
شارع: قانونگذار و مقنن
شاكي :كسيكه از دست ديگري به يكي از مقامات رسمي مرجع شكايت، تظلم شفاهي يا كتبي ميكند.
شاهد: كسيكه شاهدت بر امري ميدهد.
شبه عقد: عبارت است از يك عمل ارادي كه قانون آن را منع ننموده و بدون اينكه عقدي منعقد گردد ايجاد تعهد در مقابل غير نمايد.
شخص: كسي كه موضع حق قرار گيرد مانند انسان و شركت تجاري
شخص حقوقي: عبارت است از گروهي از افراد انسان يا منفعتي از منافع عمومي
شخص حقيقي: به معني شخص طبيعي است.
شخص طبيعي: اشخاص انساني را گويند كه موضوع حق و تكليف ميباشند.
شرط: امري است محتمل الوقوع در آينده كه طرفين عقد يا ايقاع كننده، حدوث اثر حقوقي عقد يا ايقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع نمايد.
شرع: به معني قانون است.
شركت: اجتماع حقوق چند مالك در شيئي معين به نحواشاعه
شريك: كسي كه با يك يا چند نفر ديگر در شيئي يا اشياء معيني به نحو اشاعه ذيحق است
شخص حقوقی:گروهی از افراد انسانی یا منفعتی از منافع عمومی که قانون آن را در حکم شخص حقیقی وطبیعی (انسان)قرار داده وآن را موضوع حقوق وتکالیف قرار می دهد مانند شرکت های تجاری وموسسات دولتی،شهرداری ها و....شخص حقوقی موضوع هر حق وتکلیفی قرار می گیرد جز آنچه که اختصاص به انسانها دارد مانند اینکه شخص حقوقی نمی تواند پدر شود یا ازدواج کند و....ولی می تواند دارای حساب بانکی شود یا بدهکار وبستانکار به حساب آید.
ص
صغیر:کسی که به سن بلوغ نرسیده است. سن بلوغ برای پسر15سال قمری ودختر 9سال قمری است.
صغیر ممیز وغیر ممیز:به صغیری که در معامله روزمره وجزئی مثل خرید بیسکوییت نفع و ضرر خود را تشخیص می دهد صغیر ممیز گفته می شود و اگر صغیر دارای این صفت نباشد به او صغیر غیر ممیز گویند.
صحت: يك عمل حقوقي است و عبارت از مطابقت آن عمل با شرايط قانوني ميباشد.
صداق: مهر
صراف: بازرگاني كه معاملات پولي ميكند.
صغير: كسي كه به سن 18 سال تمام نرسيده باشد.
صلح: عقدي است كه در آن طرفين توافق بر امري از امور كنند بدون اينكه توافق آنها معنون به عنوان يكي از عناوين معروف عقود باشد.
صيغه: در عقود وايقاعات تشريفاتي الفاظ معين را گويند كه عقد يا ايقاع بدون آن الفاظ درست نيست
ض
ضامن: متعهد در عقد ضمان را گويند.
ضمان: به معني عقد ضمان است و عبارت است از اينكه شخصي مالي را كه بر ذمة ديگري است به عهده بگيرد
ضرر مادی ومعنوی :ضررمادی همان ضرر مالی وبدنی است وضرر معنوی ضرری است که به شرف وحیثیت افراد وارد می آید.برای مثال با تخریب ملک دیگری به او ضررمادی وارد می آید و با اشاعه اکاذیب ودادن نسبت ناروایا فحاشی به او ضرر معنوی وارد خواهد شد.
ط
طفل نامشروع:طفل حاصل از زنا را گویند.
طلاق:انحلال رابطه زناشویی است در ازدواج دائم وانواع مختلفی دارد برای مثال طلاق رجعی که شوهر می تواند در ایام عده طلاق وبدون ازدواج مجدد با زن مطلقه با او بسر ببرد یا طلاق خلع که زن به جهت کراهتی که از شوهر دارد با دادن مالی به او که می تواند معادل مهریه یا بیشتر وکمتر ازآن باشد از او طلاق بگیرد ونیز طلاق بائن که در آن مرد حق رجوع به زن را دارد مگر با ازدواج دوباره با او ونیز طلاق مبارات که زن ومرد از یکدیگر کراهت داشته وزن با دادن مالی به شوهر که بیشتر از میزان مهریه نیست از او جدا می شود.
طلب: تعهدي كه بر ذمة شخصي به نفع كسي وجود دارد
ظ
ظهر نویسی:دارنده سند بدهی مانند چک،سفته و...در پشت آن امضاءاجازه ودستور می دهد که مبلغ سند به شخص دیگری پرداخت شود. و یاعبارت است از اينكه دارندة سند دين و مخصوصاً تجاري در پشت سند دستور يا اذن ميدهد كه سند را به شخص ديگري بدهد
ع
عاریه:عقدی است که به موجب آن یک طرف به طرف دیگر اجازه می دهد که عین مال او مجانا ًاستفاده از عین مال از بین نرود مانند آنکه الف کتابش را به دیگری عاریه دهد.
عاقله:بستگان ذکور نسبی پدر ومادر قاتل به ترتیب طبقات ارث که تحت شرایطی مسئولیت پرداخت دیه را دارند برای مثال دیوانه ای مرتکب قتل غیر عمد شود پرداخت دیه با عاقله اش است.
عدالت: يعني ترك جرايم بزرگ و اصرار نورزيدن بر جرايم كوچك و رعايت مروت
عدوانی:تصرف بدون مجوز در مال غیر
عده:مدتی که در آن مدت زنی که ازدواجش از طریق طلاق،وفات،فسخ نکاح یا بذل مدت منحل شده نمی توان شوهر دیگری اختیار کند.
عرف: چيزي كه در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است عطف قانون به ما سبق: يعني حكومت قانون نسبت به وقايعي قبل از تاريخ وضع و نشر آن
عقد: تعهد يك طرف بر قبول امري كه مورد قبول طرف ديگر باشد
عقد فضولی:عقدی است که کسی بدون داشتن سمت واجازه از سوی غیر برای او انجام می دهد برای مثال الف بدون داشتن سمت وکالت اتومبیل ب را می فروشد.
علت: امري است كه به محض وقوع آن چيز ديگري بدون اينكه تأخيري رخ دهد به دنبال آن واقع شود
عمل منافی عفت:هر کاری که به امور جنسی مربوط بوده وبر حسب عرف واحساسات عمومی شرم آورد بوده وقانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی وتربیتی مقرر کرده باشد. مانند اجیر کردن فواحش،تشویق جوانان به فساد جنسی،توزیع تصاویر خلاف عفت به قصد تجارت.
عملیات اجرائی:اقدامات قانونی که برای اجرای یک حکم یا یک قرار قطعی بوسیله دایره اجرای دادگاه یا اجرا ثبت اسناد یا سایر مقامات اجرائی صورت می گیرد.
عند المطالبه:صفت اسناد یا بدهی است که به محض مطالبه دارنده آن باید پرداخت شود مانند مهریه که به محض مطالبه زوجه باید ازسوی زوج پرداخت گردد.
عوض: در معاملات معوض هر يك از دو موضوع مورد معامله را عوض نامند.
عين: اشياء مادي مستقل
غش: از جرايم مربوط به تقلب در كسب است
غصب: تصرف در مال غير به نحو عدوان
غير منقول: مالي كه از جائي به جائي قابل انتقال نباشد مانند زمين و معدن
ف
فك رهن: خروج مال مورد رهن از حالت وثيقه بودن
قتل
لطمه به حيات ديگري وارد ساختن (از غير طريق سقط جنين ـ رك. سقط جنين) خواه به واسطه عمل مادي و فيزيكي باشد خواه به واسطه ترك فعل مثل اينكه مادري به طفل شيرخواره خود كه تحت حضانت او است شير ندهد تا او بميرد و به هرحال بايد قصد داشته باشد در غير اين صورت قتل غيرعمد صدق مي كند.
قتل باسبق تصميم
قتلي كه قبلاً براي تحقق بخشيدن آن تصميم گرفته شده باشد و يا قاتل براي انجام دادن قتل، كمين كرده باشد. لغت لاتين از لغت عربي حشاشين گرفته شده و حشاشين در لغت به معني اصحاب حشيش است و در اصطلاح پيروان حسن صباح را گويند كه مخالفان خود را باسبق تصميم و تهديد به قتل از پاي درمي آوردند . داستان امام فخررازي و برهان قاطع او معروف است.
قتل عمد
قتل از روي قصد و اراده را گويند.
سعدي گويد:
من از تو پيش كه نالم كه در شريعت عشق
معاف دوست بدارند قتل عمداً را
قدرت
در لغت به معني توانايي است. در اصطلاح:
الف ـ اختيار تحميل اراده به ديگران قهراً يا به طور اختياري.
ب ـ صلاحيت قانوني يا قراردادي براي اجراء حق غير به نام او مانند صلاحيت قيم كه به نفع مولي عليه اقدام مي كند و صلاحيت وكيل كه به نام موكل عمل مي نمايد.
قديم
الف ـ هر وضع حقوقي در مالي كه كيفيت حقوقي زمان حدوث آن وضع، مجهول باشد، قديم ناميده مي شود مثلاً ناودان خانه حسن از قديم به خانه حسين مي ريخت و مي ريزد و معلوم نيست كه اين وضع از ابتدا بطور غاصبانه بوده است و يا با مجوز قانوني صورت گرفته است. در اين صورت حق حسن قانوني شناخته مي شود تا خلافش ثابت شود. در همين مورد است كه مي گويند: القديم يترك علي قدمه.
شناختن اين قاعده ملازمه دارد با شناسايي اصالة الصحه در افعال افراد جامعه في الجمله.
(اصطلاح شماره ۳۴۸ ديده شود)
ب ـ اسمي است كه به فتاواي شافعي كه در ايام اقامت خود در عراق (قبل از مسافرت به مصر) داده شده است.
درمقابل «جديد» به كار مي رود كه عبارت است از فتاواي او در مصر. و اين دو اصطلاح در موقعي به كار مي رود كه بين قديم و جديد اختلاف وجود داشته باشد
قتل غيرعمد:كشتن انسان بدون قصد و اراده و ناشي از عدم مهارت، بي احتياطي، عدم دقت، غفلت و عدم رعايت مقررات.
قتل ناشي از عدم مهارت يا تصادف:قتلي كه از عدم مهارت فاعل و يا وقوع تصادف حاصل شده و مقتول موردهدف نبوده است.
قرار: نوعي رأي است، تصميم دادگاه در امر ترافع
قرارداد: عقود عهدي و تكميلي و مالي و غير مالي و معوض و غير معوض است.
قرض: عقدي است كه بموجب آن يكي از طرفين عقد مقدار معيني از مال خود را به طرف ديگر تمليك ميكند كه طرف او مثل آن را از حيث مقدار و جنس و وصف رد نمايد.
قرضه: سندي است حاكي از وجود مبلغي طلب دارندة آن از موسسه صادر كنندة آن
قسم: گواه گرفتن يكي از مقدسات بر صدق اظهار خود.
قصد: مصمم شدن به انجام يك عمل حقوقي از قبيل اقرار، بيع و غيره.
قولنامه: نوشتهاي غالباً عادي حاكي از توافق بر واقع ساختن عقدي در مورد معيني كه ضمانت اجراء تخلف از آن است.
قيم: نماينده قانوني محجور كه از طرف مقامات صلاحيتدار قضايي در صورت نبودن ولي قهري و وصي او تعيين ميشود.
كيفر:عقوبت و مجازات براي كسي كه خلاف قانون يا اخلاق يا عرف و عادت رفتار كرده و مرتكب عمل شده باشد.
گرو: مترادف رهن است و گرو دهنده راهن است و گروگير مرتهن است و گروگان عين مرهونه را گويند.
لايحه: طرح
مؤجل: تعهدي كه انجام دادن مشروط به رسيدن اجل معين باشد.
مأجور: به معني عين مستأجره استعمال شده است.
مؤسس: كسي كه سازمان يا كار يا گروهي را بوجود ميآورد.
ماترك: مالي كه با فوت مالك آن و بحكم قانون به وارث تعلق گيرد.
مالك: صاحب ملك، صاحب مال غيرمنقول، صاحب اراضي، صاحب سرمايه در عقد مضاربه
مالکيت: حق استعمال و بهرهبرداري و انتقال يك چيز به هر صورت مگر در مواردي كه قانون استثنا كرده باشد.
مايملك: قسمت مثبت از دارايي شخص را گويند.
مباح: چيزي كه ترك و فعلش جايز است.
مباحات: اموالي كه ملك اشخاص حقيقي يا حقوقي نباشد.
مباشر : كسيكه از طرف مالك بطور مستمر ادارة اموال او را تصدي ميكند.
مبيع: عين موجود در خارج يا عين كلي در ذمه كه بعنوان عوض و به انتظار دريافت عوض معلوم به طرف تمليك ميشود.
متصالح: قبولكننده را در عقد صلح گويند.
متهم: كسي كه فاعل جرم تلقي شده ولي هنوز انتساب جرم به او محرز نشده است.
مثمن: معوض را در عقد بيع گويند.
مجرم: كسي كه مرتكب جنايت يا جنحه يا خلاف ميشود.
مجنون: كسي كه فاقد تشخيص نفع و ضرر و حسن و قبح است.
محجور:كسي كه فاقد عقل و يا رشد و يا كبر باشد.
محق: كسي كه ادعاء او حق است.
محكوم: كسي كه به حكم كيفري يا مدني يا اداري محكوم شده است.
محل اقامت: محلي كه شخص در آنجا سكونت داشته و مركز مهم امور او نيز در آنجا باشد.
مديون: كسي كه بر ذمه او تعهدي به نفع غير وجود دارد.
مراهنه: هر نوع برد و باخت و شرط بندي به هر وسيله كه صورت گيرد.
مرور زمان: گذشتن مدتي است كه بموجب قانون پس از انقضاي آن مدت، دعوي شنيده نميشود
مستشار: عضو محاكم عالي
مستعير: كسي كه مال غير را به عاريه ميستاند.
مستغل: اموال غير منقول كه مورد بهرهبرداري است.
مستغلات: اموال غير منقولي كه مورد بهرهبرداري به توسط مالك آنهاست
مستودع: مرادف وديعه گير
مشتري: كسي كه در عقد بيع قبول عقد ميكند و عوض ميدهد.
مصالح: كسي كه در عقد صلح ايجاب از ناحيه اوست
مضاربه: عقدي است كه به موجب آن يكي از متعاملين سرمايه ميدهد با قيد اينكه طرف ديگر با آن تجارت كرده و در سود آن شريك باشند.
معافيت:عفو از حق به معني چشمپوشي از حق خود به نفع طرف است
معاوضه: عقدي است كه به موجب آن يكي از طرفين مالي ميدهد به عوض مال ديگر كه از طرف ديگر اخذ ميكند.
معوض: در عقد معوض مالي كه از طرف ايجاب كننده داده ميشود معوض نام دارد.
مقاوله نامه: نوشته حاكي از يك قرارداد بينالمللي را گويند
ملكيت: رابطهاي است حقوقي بين شخص و چيز مادي
موت فرضي: موتي است كه بموجب حكم دادگاه دربارة شخصي كه غائب مفقودالخبر شده است فرض ميشود
موجر: در اجارة اشياء صاحب عين مال مورد اجاره را گويند.
موصي: كسي را گويند كه طي وصيت تمليكي مال يا منفعتي از مال خود را براي زمان پس از مرگش به ديگري تمليك ميكند
نايب: كسي كه در امر مخصوصي از طرف شخص كه واجد صلاحيت است به او اختيار خاصي داده ميشود.
نحله: هبه
نقل: سلب مالكيت يك مالك نسبت به مال معين و اعطاء آن به ديگري خواه به رضاي مالك باشد و خواه به حكم قانون
واخواست: اعتراض را گويند
وارث: كسي كه از ديگري مالي را به ارث ميبرد.
وثيقه: مالي است كه وام گيرنده تحت يكي از صور قانوني آن را نزد وام دهنده ميگذارد.
وجوب: به معني لزوم عقد يا ايقاع
وديعه: عقدي است كه به موجب آن يكنفر مال خود را به ديگري ميسپارد براي اينكه آن را مجاناً نگهدارد
وصيت: اعمال حقوق مدني از طريق استخلاف
وكالت:عقدي است كه به موجب آن, شخص به ديگري اختيار انجام عملي را به نام و به نفع خود ميدهد وكالت دهنده را موكل و وكالت گيرنده را وكيل نامند.
هامش: هر نوشته كه بصورت تغيير يا اضافه در حاشيه سند درج شود و جزء سند باشد.
هبه: تمليك عين بدون عوض
يد: تصرف در مالي را يد گويند.
آ
آيين دادرسي: اسم مجموعهاي است از مقررات كه به منظور رسيدگي به مرافعات يا شكايات يا درخواستهاي قضايي وضع و بكار ميرود.
آئين دادرسي مدني: رشتهاي از حقوق داخلي هر ملت كه از سازمانهاي قضايي و قواعد راجع به دعاوي مدني بحث ميكند.
آئين نامه: الف ـ مقرراتي است كه مقامات صلاحيت دار مانند وزیر یا شهردار و ... وضع و در معرض اجراء ميگذارند. ب ـ آئيننامه يا نظامنامه عبارتست از مقررات كلي كه توسط مراجع اجرايي قانون به منظور اجراء وظايف اجرايي و تحقق بخشيدن به آنها وضع شده باشد و شامل آئيننامههاي مصوب پارلمان نميباشد.
الف
اباحه: چيزي به معني اجازة تملك يا ارتكاب فعل يا معرف و اخذ چيزي است.
ابراء: چشم پوشي اختياري بستانكار از طلب خود
ابلاغ: رساندن اوراق دعوی مانند اخطاریه،اجرای حکم،اجراءسند و..... به اطلاح شخص یا اشخاص معین با رعایت تشریفات قانونی.
ابلاغ واقعی:رساندن اوراق دعوی به خود شخص مخاطب یعتی شخصی که هدف ازابلاغ اطلاح دادن به اوست از طریق خودش یا وکیل اش.
ابلاغ قانونی:هر گونه ابلاغی که مطابق مقررات قانون است ولی به شخص مخاطب یا وکیل او صورت نمی گیرد برای مثال اگر برگه اخطاریه وقت حضور در دادگاه به همسر مخاطب ابلاغ شود ابلاغ قانونی است.
اتلاف:از بین بردن مال دیگری را گویند چه قسمتی از یک مال باشد و چه تمام آن،با اتلاف مال دیگری برای اتلاف کننده مسئولیت مدنی ایجاد می شود چه تلف عمدی چه غیر عمدی باسد. یعنی فرقی نمی کند کسی عمدا ًخانه دیگری را آتش بزند یا با روشن کردن آتش بیش از حد متعارف در حیات منزل خود بدون آنکه قصد آتش سوزی منزل را داشته باشدآتش به خانه دیگری سرایت کرده و موجب اتلاف گردد.
اثاث البيت: اشياء منقولي كه مخصوص استعمال منزل است و يا جزء تجملات خانه ميباشد.
اثبات: مرحلة علم به چيزي را مرحلة اثبات آن چيز نامند.
اثم: عملي كه قانون آن را به قيد مجازات منع كرده باشد. در اصطلاحات فعلي آن را جرم گويند
اجاره:عقدی است که به موجب آن یک طرف که موجر بامیده می شود منافع عین مالی را(چه غیر منقول مانند خانه وچه منقول مانند خودرو)به ازای دریافت اجاره بها به طرف دیگر که مستاجر نامیده می شود منتقل می کند. اگر شخصی منافع و نیروی کار خود را به ازای دریافت اجرت در اختیار دیگری قرار دهد به او اجیر وبه استفاده کننده مستاجر گویند.
اجاره: عقدي است كه بموجب آن يك طرف منفعت عين يا نيروي كار خود را در ازاي اخذ اجرت معامله ميكند.
اجارهبها: بمعني مال الاجاره است. يعني اجرت و عوض منافع مالي كه بموجب عقد اجاره معين ميشود.
اجارة معاطاتي: اجارهاي است كه ايجاب و قبول آن غير لفظي باشد.
اجاره نامچه: سند اجاره را گويند.
اجازه: اظهار رضايت شخصي كه قانون رضاي او را منشأ تأثير عقذ يا ايقاعي دانسته است كه از ديگري صادر شده است.
اجتهاد: استخراج مسائل قضايي و شرعي از مأخذ و منابع آن مانند نص قانون و اجتماعي و عقل
اجداد: هر يك از ابوين پدر مستوفي و ابوين مادر مستوفي تا هر جا كه بالا رود عنوان جد را دارد.
اجرت: در عقد اجارة خدمات عوض اقتصادي خدمت را اجرت نامند.
اجرت المثل: اگر كسي از مال ديگري منتفع شود و عين مال باقي باشد و براي مدتي كه منتفع شده بين طرفين مال الاجارهاي معين نشده باشد آنچه كه بابت اجرت منافع استيفاء شده بايد به صاحب مال مزبور بدهد اجرت المثل ناميده ميشود.
اجماع: اتفاق و گردآمدن
اجير: كسيكه خدمت و كار خود را در عوض مزد معامله ميكند.
اجرائیه:ورقه ای است که تحت تشریفات خاص قانونی درمراجع قضایی یا اداری مانند اداره ثبت اسناد واملاک تهیه می شود ومفاد آن متضمن دستور دادگاه به انجام موضوع آن است برای مثال حکم دادگاه مبنی بر پرداخت سه ماه اجاره بهای معوقه یا تخلیه ساختمان مسکونی یا الزام به تنظیم سند رسمی و.... همچنین اجرائیه ممکن است از سوی مراجع اداری مانند اداره ثبت اسناد واملاک برای اجرای مهریه صادرشود.
اجرت المثل:اگر کسی از مال دیگری استفاده کند وعین مال با استفاده کردن باقی باشد وازبین نرود مانند استفاده از اتومبیل یا خانه یا ملک دیگری،وبین استفاده کننده وصاحب آن عقدی منعقد نشده باشد استفاده کننده باید آنچه که استفاده کرده به صاحب مال بدهد. به وجهی که بابت این استفاده پرداخت می شود اجرت المثل گویند. برای تعیین اجرت المثل با در نظر گرفتن شرایط واوضاع و احوال،نوع استفاده،عین مال،و....مبلغی برای مدت استفاده در نظر گرفته می شود.در مقابل اجرت المثل اجرت المسمی قرار دارد یعنی اجرتی که طرفین بر آن توافق کرده اند.
احضاریه: ورقه ایست که درآن قاضی امر می کند تا کسی اعم از متهم،مطلع یا گواه در دادسرا یا دادگاه حاضر شود.در صورت ابلاغ احضاریه با رعایت تشریفات مربوطه وعدم حضور مخاطب بدون عذر موجه موجب خواهد شد تا توسط مرجع قضایی جلب کردد.
احاله: خروج دادگاه از صلاحيت محلي براي رعايت پارهاي مصالح
احتكار: جمعآوري كالاهاي بازرگاني به قصد و انتظار نايابي و كميابي و فروش به قيمت گران.
احتياط: اخذ شيوهاي كه در آن حتيالمقدور منظور مقنن عملي گردد و اين در مواردي است كه شك پيش آيد.
احضار: امر مرجع قضايي و يا مرجع صلاحيتدار ديگر به حضور مأمور در نزد او در موعد يا زمان معين.
احصائيه: علم و طرز علمي در شمارش پديدهها و وقايع خارجي اعم از اجتماعي و مادي و اقتصادي و غيره.
احضار: امر مرجع قضايي يا مرجع صلاحيتدار ديگر به حضور مأمور در نزد او در موعد يا زمان معين.
احوال: مجموع اوصاف يك شخص كه قانون مدني آنها را موضوع آثار حقوقي براي آن شخص قرار داده است.
احوال مدني: عبارت است از وضع قضايي اشخاص از نظر حقوق خصوصي.
احوال شخصیه:عبارت است از مجموع صفات انسان که به اعتبار آنها یک شخص در اجتماع دارای حق وحقوقی شده وآن را اعمال می کند مانند تابعیت،ازدواج،طلاق،وصیت،اقامتگاه و.......
احياء: مقصود احياء زمينهاي موات و مباح است و مقصود از آن كارهايي است كه در نظر عرف،آباد كردن محسوب شود.
اخاذي: گرفتن وجه يا چيزي از ديگري به زور و تهديد.
اخذ به شفعه:هرگاه مال غیر منقول قابل تقسیمی مانند خانه،زمین بین دو نفر مشترک باشد ویک از شرکاءسهم خودش را به شخص ثالثی بفروشد شریک دیگر حق دارد به اندازه وجهی که شخص ثالث پرداخته به او بدهد وکل مال را تملک کند وشخص ثالث نقشی در اعمال این حق از سوی شرکت ندارد.از اینرو در معامله مال غیر منقول که دارای شریک است باید توجه کرد که شریک حق اعمال اخذ به شفعه دارد.
اختراع: ابداع محصول صنعتي تازه و نيز كشف وسيلة تازه يا اعمال وسايل موجود بطريق نو براي تحصيل يك نتيجه يا محصول صنعتي يا فلاحتي را گويند.
اختلاس: برداشتن مال غير از راه خدعه
اخطار: به معني يادآوري كردن و خاطر نشان نمودن است.
اخطاریه:یاد آوری کردن رسمی یک یاچند موضوع در حدود مقررات به مخاطب است مانند اخطاریه برای حضور در دادگاه حقوقی،یا ارایه اصول اسناد در دادگاه یا بریا پرداخت مالیات توسط اداره دارایی.
اخوه: در باب ارث شامل برادران و خواهران هر دو ميباشد.
آداب و رسوم: در اصطلاحات حقوقي به يك سلسله مقررات كه در معرف و عادت متداول بوده و در قوانين نوشته و مدون منعكس نشده باشد گفته ميشود.
ادعا: مرادف دعوي است.
ادله اثبات دعوي: آنچه از مقررات نوشته يا معرفي كه در مقام اثبات امري از امور در مراجع قضايي به كار رود
ادله اربعه: در نزد عامه كتاب و سنت و قياس و اجماع را گويند و در نزد خاصه كتاب و سنت و عقل و اجماع است.
اذن: اعلام رضاي مالك يا رضاي كسيكه قانون براي رضاي از اثري قايل شده است براي انجام دادن يك عمل حقوقي
اراده: حركت نفس به طرف كاري معين پس از تصور و تصديق منفعت آن.
اراضي آيش: عناصر آن عبارتست از: الف ـ بالفعل مالك داشته باشد ب ـ زمين مزروعي باشد ج ـ مالك براي مدت معلوم يا محدودي از كشت و زرع آن چشم پوشيده باشد.
ارتداد: نوعي از فساد عقيده سياسي است و آن عبارت است از خروج مسلمان از دين اسلام.
ارتشاء: اخذ وجه يا مال يا اخذ سند پرداخت وجه يا تسليم مالي است از طرف مستخدم دولتي يا مملكتي يا بلدي براي انجام دادن يا ندادن امري.
ارتفاق:حقی است برای ملک شخصی در ملک دیگری مانند حق عبور آب از ملک غیر وحق گشودن ناودان در زمین دیگری.
ارث:دارایی متوفی بعد از کسر واجبات مالی وبدهی وثلث را ارث گویند به این دارایی ماترک گفته می شود.
ارش:در معاملات عبارت است از کسری که صورت آن تفاوت قیمت صحیح ومعیب روز تقویم مال مورد معامله ومخرج آن کسر ،قیمت صحیح روز تقویم می باشد.هرگاه این کسر ضرب در قیمت بهای روز ووقوع عقد شود حاصل این ضرب را ارش می گویند و در امور کیفری هر گاه در قانون برای عضوی دیه مقدر وتعیین نشده باشد برای آن عضو توسط کارشناس یا قاضی ارش تعیین می شود. برای مثال دست دارای ذیه معین است یعنی 50نفر شتر ولی طحال دارای دیه معین نمی باشد و قاضی برای آن ارش تعیین می کند.
ارش: كسري است كه صورت آن تفاوت قيمت صحيح و معيب روز تقويم سال مورد معامله است و مخرج آن كسر، قيمت صحيح روز تقويم ميباشد.
اساسنامه: مقررات يا قراردادي كه براي طرز كار يك جمعيت مقرر و معين ميشود.
استخلاف: عبارت است از اينكه شخص ديگري را براي بعد از فوت خود مالك قسمتي از داراي خود نمايد.
استدلال: تمسك فكري است به چيزي كه انديشه را به چيز ديگر راهنمايي ميكند.
استعداء: اقامه دعوي را گويند
استرعاء: عبارت است از دعوت شاهد اصل از شاهد فرع مبني بر اينكه، شهادت او را تحمل نمايد.
استرداد دعوی:در امور حقوقی هر گاه خواهان (مدعی)از دعوی خود با رضایت خودش از دادخواست وادعایش صرفنظر کند اصطلاحا ً گفته می شودکه خواهان دعوایش را مسترد کرده است.
استرداد مجرمین:باز پس گرفتن مجرم ایرانی است که پس از ارتکاب جرم از ایران به کشور دیگر فرار می کند یا باز پس گیری مجرمی که دارای تابعیت خارجی است ودر کشور خودش مرتکب جرم شده وبه ایران گریخته است در هر حال استرداد مجرمین نیازبه توافق قبلی بین دولت ها دارد.
استشهاد: دعوت به شهادت در ورقة عادي يا رسمي را گويند
استشهادیه:ورقه ایست که در آن شهادت گواهان در ارتباط با موضوعی که می خواهند شهادت بدهند نوشته می شود.
استعاط: از بين بردن حقي به توسط صاحب حق
استعفا: عملي كه به موجب آن شخصي كه در موسسه دولتي يا ملتي يا وابسته به دولت سمتي را دارا ميباشد تقاضاي ترك آن سمت را مينمايد.
استعمال: در حقوق اداري اسلام به معني استخدام به كار ميرود.
استقراء: بررسي جزئيات مربوط به يك كل بمنظور استخراج قاعدة كلي كه مشترك بين آن جزئيات باشد
استنابه: عمل حقوقي كه بموجب استنطاق: تحقيق از متهم راجع به مورد اتهام از طرف مأمور صلاحيتدار قضايي.
استيفاء: استفاده از كار يا مال ديگري با رضاي او
استيمان: مطالبة مالي بعنوان امانت
استيناف: پژوهش
اسقاط کافه خیارات:معمولا ًدر قراردادها این عبارت آورده می شود تا عقد قوام وثبات پیدا کند واز حالت تزلزل خارج شود مقصود از خیار همان اختیار است برای مثال اختیار فروشنده برای فسخ معامله و......
اسناد رسمي: اسنادي كه در اداره ثبت اسناد و املاك يا دفاتر اسناد رسمي يا نزد ساير مأموران رسمي در حدود صلاحيت آنان و برابر مقررات قانوني تنظيم شده باشد.
اشاعه:اجتماع وجمع شدن حقوقی چند نفر بر مال معین را گویند برای مثال مالکیت مشاعی چند نفر بر روی یک زمین مال مورد اشاعه را مال مشاع گویند.
اصل انتقال حقوق: هر حقي قابل انتقال به غير است جز آنچه قانون آن را غيرقابل انتقال بداند.
اضطرار:حالتی است که درآن تهدیدی صورت نمی گیرد ولی اوضاع واحوال برای یک عمل طوری است که انسان با وجود عدم رضایت آن کار وتمایل به بواسطه آن شرایط واوضاع واحوال آن کار را انجام می دهد.
اظهار نامه:نوشته ای است که مطابق مقررات قانون تنظیم می شود ونویسنده خواسته قانونی ومشروع اش را در آن می آورد و به وسیله مامورین دادگستری به طرف مقابل ابلاغ می شود. برای مثال(الف) برای مطالبه اجاره بهای معوقه از طریق اظهارنامه به طرف (مستاجر)ابلاغ می کند،بدهی اش را بپردازد.
اظهار نامه ثبتی:ورقه ای استچاپی ورسمی که توسط مامور دولتی مخصوص که مامور توزیع اظهارنامه نام دارد پس از تنظیم صورت مجلسی شامل حدود ونوع ملک ومشخصات آن ومالک وامضاءریش سفیدان محل ومطلعین،بین متصرفین به عنوان مالکیت توزیع می شود مندرجات آن باید با صورت مجلس بالا مطابق باشد وشماره ملک هم باید در اظهارنامه درج شود.
اعاده اعتبار: بازگشت تاجر ورشكسته به موجب حكم دادگاه به اعتبار بازرگاني خود.
اعاده حيثيت: بازگشت به اهليتي كه شخص به علتي آن را از دست داده است.
اعاده حیثیت قانونی:هر گاه به جهت گذشتن مدتی که قانون معین کرده وعدم محکومیت جدید کیفری به حکم قانون و بدون حکم دادگاه حیثیت مجرم به او باز گردد واهلیتی را که از دست داده به دست آورد این معنی را اعاده حیثیت قانونی گویند.درمقابل اعاده حیثیت قانونی،اعاده حیثیت قضایی قرار می گیرد در این حالت محکوم به حکم جزایی از طریق صدور حکم دیگر حیثیت او باز می گردد.
اعاده دادرسی:از راه های رسیدگی فوق العاده به پرونده های مدنی یا کیفری است که حکم قطعی در مورد آنها صادر شده است.
اعتراض به ثبت:اعتراضی است که ذینفع به ضرر متقاضی ثبت ملک یا سایر امور به عمل می آورد.
اعتراض: در لغت به معني منع و جلو كسي يا چيزي را گرفتن است
اعتراض به حکم غیابی:هنگامی که محکوم به حکم دادگاه یا وکیل او در هیچ یک از جلسات محاکمه حضور نداشته ویا در پاسخ به ادعای مطروحه لایحه ای به دادگاه نفرستد ویا اینکه جلسه محاکمه به طور واقعی به او ابلاغ نشده باشد حکم صادر غیابی است شکایتی که محکوم حکم غیابی به این حکم می کند اعتراض به حکم غیابی گویند.
اعتراض ثالث:نوعی شکایت ودعوی است که از روش های فوق العاده شکایت از احکام مدنی است. در این دعوی شاکی از کسانی است که شخصا ًیا نماینده اش در مرحله محاکمه ای که منجربه صدور رای شده به عنوان اصحاب دعوی حضور ندارد ورای مزبور به حقوق او خلل وارد می کند به ایت اعتراض،اعتراض شخص ثالث نیز گویند.
اعتراض عدم تادیه:اعتراضی است که بر اثرامتناع از پرداخت وجه در سر رسید برات وسفته به عمل می آید.
اعتراض نکول:اعتراضی است که بر اثر نوشتن عدم قبول برات یا سفته از سوی کسی که باید پرداخت کند به هنگام دیدن سفته یا برات به عمل می آید.
اعراض:چشم پوشی کردن مالک از مال اش را گویند.
اعسار:اگر شخصی به واسطه عدم کفایت دارایی یا دسترسی به مال اش قدرت پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت بدهی اش را نداشته باشد می گویند فلانی معسر است وباید برای اثبات اعسارش در خواست اعسار از دادگاه صالح به عمل آورد.
افراز:دعوایی است که شریک ملک مشاع بر شریک دیگر به منظور تقسیم مال مزبور در صورت عدم تراضی بر تقسیم اقامه طرح می شود.
اعيان: جمع كلمه عين است و عين به معني مالي است كه داراي جرم و ابعاد ميباشد اعيان در مقابل منافع و حقوق استعمال ميشود.
اعياني: در مقابل عرصه استعمال ميشود و عرصه به زمين مملوك گفته ميشود و اعياني، اموال غير منقول موجود روي آن زمين را گويند
افلاس: صفت مفلس است و بجا ورشكستگي به كار ميرود.
اقاله: بهم زدن عقد لازم است به تراضي يكديگر آن را تفاسخ و تقايل نيز مينامند.
اقامة دعوي: طرح دعوي در مرجع صلاحيتدار مدني يا كيفري يا اداري
اقامتگاه:محلی که شخص در آن سکونت دارد ومرکز مهم امور اونیز در آنجاست.اگر محل سکونت شخص غیر از مرکز مهم امورش باشد مرکز امور او اقامتگاهش محسوب می شود مرکز امور مهم عبارت است از محلی که شخص در آنجا از حیث شغل وکسب یا خدمت یا علاقه ملکی اقامت دارد.
اقدامات تامینی:تدابیری است که دادگاه برای جلوگیری از تکرار جرم درباره مجرمین خطرناک اتخاذ می کند مانند نگهداری مجرمین دیوانه در تیمارستان.
اقرار :اگر شخصی خبری را اعلام کند که مفاد آن بر ضرر خودش و به نفع دیگری باشد اقرار نام دارد. به شخصی که اقرار می کند مقر گویند.اگر مفاد این خبر به نفع خودش وبه ضرر دیگری باشد ادعا واگر به نفع دیگری وبه ضرر شخص ثالثی باشد شهادت نام دارد.
اقرار به نسب:اقرار به شخص مبنی بر وجود رابطه فامیلی خویشاوندی بین اقرار کننده وشخص دیگر را گویند. مانند اینکه الف اقرار کند ب فرزندش است.
اقطاعات: جمع اقطاعه است و آن قطعهاي است از اراضي مواد كه امام يا نايب او در اختيار كسي ميگذارد كه او آن را مورد انتفاع خود قرار دهد.
اکراه:رفتار وعملی است تهدید آمیز از طرف کسی نسبت به دیگری به منظور تحقق بخشیدن عمل مورد نظرش.به اکراه کننده مکره وبه اکراه شونده مکره گویند.
آلت قتاله:وسیله ای است که با توجه به خصوصیات وشرایط اوضاع واحوال کشنده محسوب می شود مانند اسلحه یا جوب یا سنگ و.....
التزام:تعهد کردن گاهی در قرار دادها وجهی به عنوان وجه التزام آورده می شود که به منظور تامین خسارت عدم انجام تعهد یا تاخیر آن مقرر می شود.
الزام: در لغت به معني اجبار است
اماره:هر چیزی که حکایت از چیز دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است.البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.
امانت مالکانه:امانتی است که از طریق توافق مالک وامین به وجود می آید .به کسی که مالدیگری را به رسم امانت در تصرف دارد امان دار وکسی که مال را نزد او به امانت می گذارد امانت گذار گویند.
امرآمر قانونی:آمر قانونی کسی است که به حکم قانون صلاحیت صدور دستوری را به کسی که تحت امر اوست داراست مانند اوامری که دادستان برای تکمیل پرونده ویا کشف جرم به ضابطین صادر می کند.
اموال بلاصاحب:اموالی است که سابقه تملک دارند ولی مورد اعراض مالک واقع شده اند مانند مالی که در دریابر اثر غرق کشتی به اعمال دریا می رود ومالک آن ازآن چشم پوشی می کند.اموال بلاصاحب با اموال مجهول مالک فرق دارند زیرا مال مجهول المالک سابفه تملک دارد در زمان معینی هویت مالک آن شناخته نمی شود.
اموال دولتی:هر مالی اعم از منقول وغیرمنقول که در تصرف مالکانه دولت قرار گرفته است.
امور حسبی:به اموری گفته می شود که دادگاه ها باید بدون ملاحظه اینکه در مورد آنها اختلاف .مرافعه ای وجود پیدا کرده یا نه وارد زسیدگی واتخاذ تصمیم کنند.مانند رسیدگی به اموال متوفای بلا وارث،تعیین سرپزست برای دیوانه ای که ولی یا قیم ندارد.
اناطه کیفری: عبارت است از توقف رسیدگی یا تعقیب امر جزایی بر امر مدنی یا تجاری یا اداری یا کیفری.برای مثال شخصی علیه دیگری به عنوان تخریب ساختمان شکایت می کند وطرف مقابل در پاسخ می گوید که ساختمان متعلق به خودش است برای رسیدگی به این ادعا که امری است مدنی،پرونده کیفری تا زمان مشخص شدن مالکیت متهم نسبت به ملک متوقف شده ورسیدگی به امر کیفری به امر مدنی منوط وموکول می شود.
انتقال قهری:انتقال مال منقول یا غیر منقول یا مطالبات کسی به دیگری است بدون اینکه بین آن دو توافقی صورت گرفته باشد مانند انتقال اموال متوفقی به ورثه اش.
انحلال: در معني از بين رفتن يك موسسه رسمي
انفال: اموالی است که به موجب قانون متعلق به حکومت است مانند جنگلهای طبیعی،اموال اشخاصی که به وارث ندارند.
انفساخ:انحلال قهری عقد را گویند برای مثال اگر کالای مورد معامله قبل از قبض آن توسط خریدار تلف شود موجب انفساخ معامله می شود یعنی عقد بیع خود به خود منحل خواهد شد واراده طرفین معامله تاثیری ندارد.
انفصال:یعنی منع اشتغال مستخدم دولت به خدمت دولت برای همیشه یا بطور موقت.
انكار: در اصطلاح آئين دادرسي مدني كسي كه سندي عليه او ابراز شود و او مهر يا امضاء يا اثر انگشت منتسب به خود را نفي كند و آنها را از خود نداند اين عمل را انكار گويند.
انکار سند: اگر سندی عادی مانند سفته،برات،چک،نوشته عادی و....علیه شخصی ابراز شود واومهریا امضاءیا اثر انگشت منتسب به خود را نفی کند وآنها را از خود نداند به این عمل انکار گویند.انکار فقط نسبت به اسناد عادی امکان پذیر است نه اسناد رسمی.در مورد اسناد رسمی فقط می توان ادعای جعل کرد.فرق انکار با جعل درآن است که انکار به صرف اظهار آن طرف مقابل یعنی کسی که به سند استناد می کند وظیفه دارد اصالت آن را اثبات کند نه انکار کننده ولی در جعل آنکه
مدعی جعل است باید جعلیت سند را به اثبات برساند.
اوراق بهادار:اسناد مالی که در معاملات بورسی وبانکی قابل نقل وانتقال ودارای نرخ باشد.
اماره:هر چیزی که حکایت از چیری دیگری داشته ودر پرونده های مدنی وکیفری ظاهرا ًجنبه کاشفیت از واقع دارد مانند تصرف شیئی که در ظاهر کاشف از مالکیت متصرف است البته ممکن است خلاف آن نیز ثابت شود.برای مثال ممکن است شیئی که در تصرف الف است در مالکیت ب باشد که الف بطور امانی آن را در اختیار گرفته است.
اهل: غير محجور را اهل ميگويند و در لغت به معني شايسته آمده است.
اهل خبره: کسانی که در موضوعی دارای آگاهی واطلاعات خاص بوده وهمانند یک کارشناس قادر به اظهار نظرند.
اهلیت:صفت کسی است که دارای جنون،سفه،صغری سن،ورشکستگی وسایر موانع محرومیت از حقوق نباشد.
اهليت: صفت كسي است كه داراي جنون، سفه،صفر، ورشكستگي و ساير موانع محروميت از حقوق باشد
ایراد:اشکالات مخصوص ومنصوص در قانون که ازطرف خواهان یا خوانده یا راسا ًبه حکم قانون متوجه دعوی می شود مانند ایراد امر مختوم یا ایراد رد دادرس. فرضا ًاگر قاضی با یکی از اصحاب دعوی رابطه خویشاوندی داشته
مثلا ًعموی خواهان باشد خوانده می تواند ایراد رد دادرس کند..
ايفاء: در مورد پرداخت دين به كار ميرود.
ایفاءدین:پرداخت دین
ايقاع: عملي است تضايي و يكطرفي كه به صرف قصد انشا،و رضاي يكطرف منشأ اثر حقوقي شود.
ب
بائر:زمینی است که دارای مالک ولی برای مدتی نامعلوم درآن کشت وزرع نمی شود.
باز پرس:مقام قضایی است که در وظیفه اش تحقیق از متهمین وانجام تحقیقات مقدماتی در پرونده های کیفری است.قبلا ًبه بازپرس مستنطق گفته می شد.
باطل: هر عمل حقوقي كه مخالف مقررات قانوني بوده باشد.
بالغ:دختری که به سن 9سال قمری ومردی که به سن 15سال قمری رسیده باشد.
بایع:کسی که در معامله کالایی را بفروشد درمقابل او مشتری یا خریدار قرار می گیرد.
بدهكار: كسي كه در ذمه او تعهدي به نفع غير وجود دارد.
بذل مدت:صرف نظر کردن زوج از ادامه اثر عقد نکاح در ازدواج موقت وپایان بخشیدن به آن را گویند.
برات: سندي است تجارتي كه بوسيله آن شخصي كه محيل ناميده ميشود به شخصي كه محال عليه ناميده ميشود حواله ميدهد كه مبلغي در وجه شخص ثالث بپردازد.
برائت:اصلی است فقهی وعقلی که در امر کیفری ومدنی به کار می آید.برای مثال اصل آن است که هیچ کس مجرم نیست ومبری از ارتکاب جرم می باشد.
برائت ذمه:خالی بودن شخص از تعهد را گویند کسی که ذمه اش خالی از تعهد بوده ویا دینی داشته و آن را پرداخت کرده باشد می گویند او بری الذمه است این اصطلاح در مقابل مشغول الذمه قرار می گیرد.
بستانكار: كسي كه به نفع او تعهدي بر ذمه ديگري وجود دارد
بنچاق:اسناد راجع به مالكيت يا نقل و انتقال سابق بر معاملهاي كه فعلاً انجام ميگيرد.
بیع:نوعی عقد است که یک طرف عین مالی را به ازای دریافت پول یا مال معلومی به دیگری تملک می کند مثل فروش خانه یا ماشین.
بیع سلف وسلم:پیش خرید – پیش فروش
بيع مؤجل: بيع نسيه
بيع محاباتي: بيع به كمتر از ثمنالمثل را كه عالماً عامداً صورت گرفته باشد را گويند
بیعانه:مقداری ازبهای معامله است که از بابت اطمینان فروشنده از طرف خریدار به او پرداخت می شود (پیشکی)
پ
پایندان:ضامن
پرداخت: اجراء تعهدي كه موضوع آن وجه نقد باشد.
پروتكل: صورت جلسات مجالس سياسي كه براي مذاكره و رسيدگي در امري منعقد شده باشد.
ت
تاخیر تادیه- خسارت:پولی است که بر اثر تاخیر بدهکار در پرداخت بدهی باید به طلبکار بپردازد.
تأسيس: يعني پي نهادن و ايجاد نمودن. به معني وضع قانوني است كه در معرف و عادت وجود نداشته است.
تابعيت: رابطهاي است سياسي كه فردي يا چيزي را به دولتي مرتبط ميسازد به طوري كه حقوق و تكاليف اصلي وي از همين رابطه ناشي ميشود.
تاجر:كسي كه شغل معمولي خود را معاملات تجاري قرار دهد.
تامین خواسته:تضمینی است که خواهان از اموال خوانده قبل از صدور حکم به نفع خودش از دادگاه می خواهد.
تامین دلیل:صورت برداری دادگاه از دلایل اثبات دعوی قبل از طرح واقامه دعوی به منظور جلوگیری از زوال واز بین رفتن دلایل است که به در خواست خواهان به عمل می آید.برای مثال برای بررسی میزان پیشرفت کار ساختمان دز زمانی پی کنی وعدم انجام به موقع آن از سوی پیمانکار،کارفرما می تواند با تامین دلیل آن را برای آینده حفظ کرده وبرای مطالبه خسارت استناد کند.
تبادل لوایح:رد وبدل شدن دادخواست وضمائم آن وجوابی که طرف مقابل به آن می دهد.
تبرع:دادن مال بدون چشم داشت
تبعه: كسي كه تابعيت كشور معيني را داشته باشد.
تبعيض: هرگونه تفاوت محروميت با تقدم كه بر پايه نژاد و رنگ پوست و يا جنسيت و يا مذهب و با عقيده سياسي در امور مربوط به استخدام و اشتغال، تساوي احتمال موقعيت.
تجارت: معاملات به قصد انتفاع به طوريكه در تفاهم معرف به آن صدق تجارت نمايد.
تجاوز: خروج از يكي از مقررات جاري يك كشور از روي تعهد.
تجاهر:علن وآشکار
تجری: اقدام به عملی که جرم است از روی عمد وعلم به معنی تمرد نیز می باشد.
تحقیقات محلی:شنیدن گواهی گواهان ومطاعین محلی توسط قاضی
تحليف: كسي را وادار به اداء سوگند كردن
تخلف: عدم انجام تعهد يا تأخير انجام تعهد
تدلیس:اعمالی که موجب فریب طرف معامله می شود وشخص فریب خورده تحت شرایط قانونی حق فسخ دارد.
ترک انفاق:ندادن خرج ومخارج اشخاص واجب النفقه در صورت داشتن استطاعت را گویند. در مورد زن اگر شوهر استطاعت نداشته باشد زن از او تمکین کند ودر عین حال شوهر نه او را طلاق دهد ونه نفقه را بپردازد جرم ترک انفاق محقق می شود.
تركه: دارايي زمان فوت مستوفي كه به سبب فوت وي از ماليت او خارج ميشود قبل از اخراج واجبات مالي و ديون و ثلث
تزویر:جعل
تسبیت: ضرر زدن به مال غیر که منشاء ضرر بوسیله خود مرتکب به هدف هدایت نشده ولی بر اثر تقصیر یا بی مبادلاتی وغفلت وعدم احتیاط او ضرری متوجه دیگری می شود مانند آنکه گوسفندان بواسطه عدم مراقبت به مزرعه گندم دیگری رفته وچرای آنها موجب ضرر به کشاورز گردد. یا زنجیر سگ را محکم نبندند وسگ به عابرین حمله کند.
تسلیط:برابر این اصل هر کس حق هر گونه تصرف که مخالف شرع نباشد،دارد از اینرو هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف وانتفاعی دارد مگر آنکه قانون استثنا کرده باشد.برای هر کس حق ساخت وساز در ملک شخصی اش دارد ولی برابر مقررات شهرداری نمی تواند بیش از جند طبقه معین شده درضوابط وآیین نامه های مربوط اقدام به ساخت آپارتمان نماید.
تسعير: تعيين ارزش پول يك كشور با پول كشور ديگر.
تسلیم:تسلیم درعقد بیع عبارت است ازاینکه فروشنده مال مورد معامله را به خریدار وخریداربهای معامله را به فروشنده که منتقل کرده است به استیلا وتصرف او در آورد ودراختیارش قرار دهد.
تصدیق انحصار وراثت: گواهی است که به موجب آن ورثه متوفی از دادگاه در خواست صدور آن را می کنند تا وراث متوفی به عدد واشخاص معین ومعلوم شود به این گواهی،گواهی حصر وراثت نیز گفته می شود
تصرف: عبارت است از اینکه مالی در اختیار کسی باشد واو بتواند نسبت به آن مال تصمیم گیری کند.
تصرف عدوانی:تصرفی است که بدون رضای مالک مال غیر منقول از طرف کسی صورت گرفته باشد.در معنی عام کلمه تصرف عدوانی عبارت است از خارج شدن مال از استیلا وتصرف مالک آن مال بدون رضایت اش.
تصرف مالکانه:اگر کسی متصرف مالی باشد فرض قانونی آن است که تصرف او مالکانه است مگر آنکه خلافش ثابت شود برای مثال ساعتی که در دست الف است یا فرشی که در خانه اوست فرض آن است که او مالک آن اشیاءاست این فرض تا زمانی اعتبار دارد که با دلیل دیگر خلافش به اثبات نرسیده باشد.
تضمین: دادن وثیقه چه وجه نقد باشد یا غیر آن مانند خانه وچه سپردن ضامن مانند دادن یک فقره چک برای تضمین حسن انجام کار یا تخلیه.
تعریز:مجازاتی است که نوع (شلاق،حبس،جزای نقدی و....)ومیزان آن(یکسال حبس،ده ضربه شلاق،ده میلیون ریال)در شرع نیامده وتوسط قاضی تعیین می شود. در حال حاضر در کشور ما در قانون مجازات اسلامی انواع مجازات های تعزیری برای جرایم ارتکابی تعیین شده است.برای مثال مجازات خیانت در امانت 6 ماه تا سه سال حبس تعزیری است.
تعدی:تجاوز ازحدود اجازه یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری.
تعرفه: صورت قیمت ارقام کالا.
تعلیق مجازات: تحت شرایطی محکوم به مجازات می تواند از امتیازات این تاسیس حقوقی استفاده کند ومجازات مقرر در حکم در مورد او به اجرا در نیاید.چنانچه در مدت ایام تعلیق که از دو تا 5سال است مرتکب جرم شود علاوه بر مجازات جرم ارتکابی مجازات جرم قبلی که به اجرا در نیامده نیز در مورد اجرا خواهد شد(به ماده 25قانون مجازات اسلامی رجوع شود)
تفاسخ: مترادف با اقاله است(به اقاله رجوع شود)
تقصیر:از نظر حقوق به ترک عملی که شخص ملزم به انجام آن است یا ارتکاب عملی که شخص از انجام دادن آن منع شده گویند.برای مثال برابر قانون اشخاصی که دارای تخصص هستند وعلم ومهارت شان در کمک به مصدومین حادثه موثر است تکلیف دارند که به مصدومین کمک کنند ترک این عمل نوعی تفصیر است.(تعدی) ویا اینکه مستاجر نباید از ساختمان مسکونی برای راه اندازی کارگاه استفاده کند (تفرط)
تکرار جرم:هر گاه کسی به موجب حکم دادگاه به مجازات تعریزی یا بازدارنده محکوم شود چنانچه بعد از اجرای حکم دوباره مرتکب قابل تعریز گردد دادگاه می تواند در صورت مجازات او را تشدید کند.
تلف: ازبین رفتن مال بدون دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مالک یا شخص دیگر.
تلف مبیع قبل از قبض:اگر مال مورد معامله قبل ازتشلیم وبدون تقصیر واهمال از سوی فروشنده،تلف شود معامله خود بخود فسخ می شود وبهای معامله باید به مشتری پس داده شود.
توقیف اجراءحکم: قطع موقت اجراءحکم یا قرار به دستور مقام صلاحیتدار پس از شروع به اجراء.
توقیف اجرایی:توقیف مال مدیون یا محکوم علیه از طریق اجرا<ثبت یا اجرای احکام دادگستری این توقیف مانع از تصرف مالک در مال خود می باشد.
توقیف دادرسی:در دعاوی مدنی پس از شروع به محاکمه در مواردی که قانون تصریح می کند مرجع رسیدگی می تواند برای مدتی دادرسی را متوقف سازد مانند هنگامی که یکی از اصحاب دعوی فوت می کند.
تهاتر: یکی از اسباب سقوط تعهدات است به موجب تهاتر دو طرف که دارای تعهدی متقابل هستند وموضوع تعهدشان (اعم از اینکه وجه نقد یا اشیاءباشد مثل برنج،گندم و...)به تعداد مساوی با یکدیگرسلقط می شوند. این تهاتر می تواند با اراده طرفین یا به حکم قانون یا حکم دادگاه باشد.
ث
ثالث:شخصی دیگر غیر از طرفین قرارداد.
ثبت احوال: ثبت وقایع چهارگانه(تولد،وفات،ازدواج،طلاق)
ثلث:یک سوم ترکه که طبق وصایای متوفی تصرف درآن بدون نیاز اذن واجازه ورثه،اعتبار دارد.
ثلث باقی یا موبد:مالی غیر منقولی که متوفی آن را از محل ثاث ترکه برای صرف در مصارف خیر معین می کند که منافع آن علی الابد وعلی الدوام به مصرفی که معین شده صرف کردد.
ثمن:بهای معامله ومالی است که به عوض کالای مورد معامله ازسوی خریدار پرداخت می شود.
ج
جرح:در دو معنا بکار می رود یکی تجاوز به جسم آدمی است که موجب خونریزی در قسمت بیرونی بدن می شود ودیگری ایرادبر عدالت دیگری نزد قاضی است. مثل جرح شاهد بواسطه نداشتن شرایط شهادت.
جرم: عملی که قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی مقرر کرده است مثل سرقت،کاهبرداری،تصرف عدوانی و...
جعل:در امور کیفری عبارت است از فلب حقیقت یا بوسیله یک عمل مادی مانند الحاق کلمه ای یا دست بردن در متن یک سند اجاره یا در مضمون یک عمل حقوقی بدون اینکه همراه یک عمل مادی باشد مثل اینکه منشی دادگاه در نوشتن اظهارات متهم جعل کند بدین نحو که متهم اقرار به ارتکاب جرم نکرده ومی گوید اتهام وارده را قبول ندارم واواز قول متهم،با سوءنیت می نویسد که اتهام وارده را قبول دارم.
جلد:تا زیانه را گویند واگر مجازات حدی کامل باشد صد تازیانه است مثل حد زنای مردی که همسر ندارد.
جنون:صفت کسی است که فاقد تشخیص نفع وضرر وحسن وقبح است جنون یا دائمی است یا ادواری،هریک از دو دسته جنون دائمی وادواری ممکن است متصل به دوران کودکی باشد یا بعد از سن رشد عارض گردد.
جنین:فرزند مادام که در رحم مادر است جنین نامیده می شود.
چ
چک:نوشته ای که به موجب آن صادر کننده وجوهی را که نزد دیگری دارد(بانک)،کلا ًیاقسمتی از آن را به نفع خود یا دیگری از بانک مسترد می کند.
چک بی محل :چکی است که صادر کننده اش در تاریخ سر رسید وجه واعتباری نزد بانک نداشته و یااگردارد کمتر از میزان مندرج در چک می باشد.
چک وعده دار: چکی است که به موجب آن صادر کننده به بانک دستور پرداخت چک را در راس موعد معینی می دهد که این تاریخ با تاریخ صدور چک یکی نمی باشد وبه اصطلاح چک روز نیست.
ح
حبس:در امورمدنی عقد است که شبیه وقف می باشد ولی با وقف تفاوت هایی دارد برای مثال در حبس ملک از مالکیت حبس کننده خارج نمی شود در واقع حبس نوعی حق انتقاع از ملک دیگری را تحت شرایطی ایجاد می کند واما در امور کیفری حبس نوعی مجازات است که آن را مترادف با زندان می دانند.
حجب:حالت وراثی است که به علت بودن وارث دیگر ارث کلا ًیا بعضا ًمحروم می شود.برای مثال با بودن فرزند برای متوفی دیگر برادرش از او ارث نمی برد در این حالت می گویند فرزند متوفی حاجب برادر متوفی است.
حجر:نداشتن صلاحیت در دارا شدن حق یا اعمال حق را گویند مانند اینکه شخص دیوانه معامله اش بواسطه عدم اهلیت وداشتن حجر باطل است به این گونه که اشخاص محجور گفته می شود،مواردی که موجب حجری شود عبارتند از:کودکی،جنون،ورشکستگی برای تاجر،سفاهت.
حـــد:نوعی مجازات بدنی است وحداقل وحداکثر ندارد برای مثال حد شرب خمر80تازیانه وزنای غیر محصنه 100تازیانه است.
حرز:هرمکانی که غیر مالک بدون اذن مالک حق ورود به آن را نداشته باشد و درسرقت حدی هتک حرز یکی از شرایط تحقق جرم است.هتک حرز یعنی خراب یا سوراخ کردن یا شکاف دادن یا جای کندن وسایل محصور ومحفوظ مانند دیوار پرچین ،گاو صندوق و....
حریم:مقداری ازاراضی اطراف ملک وقنات ونهر وامثال آن که برای استفاده بهتر از ملک حفظ آن ضروری است.
حضانت:نگهداری مادی ومعنوی وترتیبی طفل توسط کسانی که قانون مقرر کرده است.
حق ارتقاق:حقی است که برای شخص در ملک دیگری مانند حق عبور،حق مجرای است.
حق انتفاع:حقی است که به موجب آن شخصی می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاص ندارد استفاده کند مانند آنکه الف به ج اجازه دهد در ساختمان اش به مدت سه سال زندگی کند.(حق سکنی)
حق حبس:در عقود معوض مانند عقد بیع هر یک از خریدار وفروشنده بعد از پایان قرارداد وامضای آن حق دارد مالی را که به طرف منتقل کرده به او تسلیم نکند تا طرف مقابل حاضر به تسلیم شود به طوری که در آن واحد موضوع معامله وبهای آن را به یکدیگر تسلیم کنند.
حق کسب وپیشه:حقی است برای مستاجر مکان تجاری مانند بازرگان وپیشه ور که به واسطه کسب معاش در یک مکان در طول زمان به دست می آورند وبا سر قفلی فرق میکند.حق پیشه به تنهایی قابل معامله نیست ومستاجرنمی تواند هم منافع عین مستاجر را برای خود نگه داردوهم حق کسب وپیشه را به دیگری منتقل کندومالی از این راه به دست آورد بلکه هر دو را باید با هم منتقل کند.اما سرقفلی پولی است که مستاجر به مالک می دهد و درصورت انتقال اجاره به مستاجر دوم از او می گیرد.
حق الوکاله:اجرت ودستمزد وکیل
حکم:در امورمدنی وکیفری چنانچه رای دادگاه راجع بهماهیت دعوی وقاطع آن باشد حکم اطلاق می شود برای مثال دادگاه در رای خود خواهان را به بی حقی محکوم می کند یا خوانده را به پرداخت خسارت به خواهان محکوم می کند.
حکم حضوری:اصل براین است که آرای محاکم حضوری است مگر آنکه خوانده یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته یا لایحه ای در پاسخ به دعوی به دادگاه نفرستاده ویا ابلاغ اخطاریه به خوانده واقعی نباشد.
حکم غیابی:حکمی است که حضوری نباشد غیابی است.
حکم قطعی:حکم غیر قابل اعتراض وتجدید نظر و یا حکم قابل اعتراض وتجدید نظر که در موعد مقرر از آن اعتراض وتجدید نظر به عمل نیامده ونیز احکامی که در مرحله تجدیدنظر خواهی صادر می شود.
حکم نهایی:حکمی است که به واسطه طی مراحل قانونی یابه واسطه انقضا مدت اعتراض وتجدیدنظر وفرجام دعوایی که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.
حَکَم:داور ، کسی که بین دو نفر در مقام قضاوت برآمده و در خصوص دعوای آن دو قضاوت می کند و طرفین متعهد به قبول نظر و حُکم وی می باشند.
حکومت قانون در زمان:مقصود از زمان،زمان لازم الا جرا شدن قانون تا زمان منسوخ شدن آن است ومقصود از حکومت قانون یعنی اعتبار قانون از زمان لازم الاجرا شدن تا زمانمنسوخ شدن آن است وقانون در کشور ما15روز پس از انتشار آن توسط روزنامه رسمی لازم الاجرا می شود.
خ
خواسته:چیزی که در مرافعه ودعوی یا امور حسبی اشخاص از دادگاه بخواهد گاهی به جای این کلمه از(مدعی به)استفاده می شود.
خواسته غیر مالی:خواسته ای است که نه مال باشد و نه اصالتا ًخواهان توقع وصول مال از طرح دعوی داشته باشد مانند دعوی نسب،فسخ نکاح،تمکین،تخلیه عین مستاجره.
خواسته مالی:هر گاه خواسته خواهان در عرف مال ویا چیزی باشد که مقصود خواهان از طرح آن دعوی،وصول مال باشد آن خواسته را مالی گویند مانند دعوی مطالبه وجه چک،ضرر وزیان ناشی از جرم،مطالبه اجاره بهای معوقه و...
خسارت دادرسی:عبارت است از هزینه دادرسی وحق الوکاله وکیل وهزینه های دیگری که مستقیما ًمربوط به دادرسی بوده وبرای اثبات دعوی یا دفاع لازم است مانند هزینه دستمزد کارشناس خسارت دیر کرد (تاخیر تادیه):خسارتی است که از بابت دیر کرد پرداخت وجه نقد از طرف مدیون باید به طلبکار داده شود.
خلع:از انواع طلاق است جدا شدن زن از شوهر به ازای دادن مال به شوهر
خمر:مایع مست کننده مانند شراب یا آبجو
خیار:تسلط براز بین بردن اثر حاصل از عقد را گویند.خیار ممکن است ناشی از توافق وتراضی طرفین باشد مانند خیار شرط در عقد بیع که به موجب آن شرط می شود که در مدت معینی برای خریدار یا فروشنده یا هر دو یا نفر سومی اختیار فسخ معامله باشد ویا ممکن است خیار ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس که به موجب آن مادام که مجلس عقد به هم نخورده طرفین حق بر هم زدن معامله را دارند.
خیانت در امانت:استعمال یا استفاده مال مورد امانت توسط امین در جهتی که منظور صاحب مال نباشد برای مثال شخصی فرش خود را برای محافظت به امانت به دیگری می دهد ولی او فرش را می فروشد.
د
دائن:طلبکار،بستانکار
دادخواست:شکوائیه ای است که به مراجع قضایی به طور کتبی ودر اوراق مخصوص عرضه می شود.اصولا ًدر دعاوی مدنی خواهان باید خواسته اش را با تقدیم دادخواست در دادگاه طرح کند.
دادسرا:نهادی است که وظیفه تعقیب جرایم را از حیث جنبه عمومی بر عهده دارد وهیاتی است که تحت ریاست دادستان انجام وظیفه می کند هر دادسرا مرکب از دادستان،به تعداد کافی معاون ودادیار وبازپرس است در حال حاضر در کشور ما دادسرای عمومی وانقلاب درحدودصلاحیت خود،کشف،تعقیی،جرم وتحقیقات مقدماتی را بر عهده دارد.
دادگاه:محلی که درآن به دعاوی مدنی یا کیفری یا امور حسبی توسط رئیس یا دادرس دادگاه در حدود صلاحیت قانونی وبا رعایت تشریفات مربوط رسیدگی می شود.
دادگاه حقوقی:دادگاهی که به دعاوی مدنی وامور حسبی در آن رسیدگی می شود.
دادگاه کیفری:دادگاهی که به دعوی کیفری درآن رسیدگی می شود.
دادنامه:پاکنویس رای دادگاه که به امضاءرئیس یا دادرس دادگاه ومدیر دفتر آن رسیده باشد مفاد دادنامه رای دادگاه است.
دارنده چک:کسی که چک در وجه او صادر شده یا به نام او پشت نویسی شده یا حامل چک در مورد چک های در وجه حامل
داوری:حل وفصل خصومت توسط غیر قاضی وبدون رعایت تشریفات رسمی رسیدگی به دعاوی
درک (ضمان درک) : مسولیت فروشنده کالا نسبت به بهایی که در ازای فروش کالا از خریدار دریافت کرده به هنگامی که کالای فروخته شده مال غیر باشد در این حالت فروشنده باید بهای معامله را به خریدار رد کند.عین همین مسولیت را خریدار نسبت به فروشنده در مورد بهای معامله دارد یعنی اگر بهای معامله ای که او پرداخته مال غیر در آید خریدار باید کالای خریداری شده را به فروشنده باز گرداند.اصطلاحا ًدر معاملات نوشته می شود(فروشنده ضامن درک بیع است ویا....)
دعوی:منازعه در حق و یا ادعای مدعی ونیز به مجموع ادعای مدعی ودفاع طرف مقابل گفته می شود.
دفاع:جوابی که اصحاب دعوی به یکدیگر می دهند.
دین:بدهی،به جمع دین دیون گفته می شود.
دین حال:بدهی که موعد داشته وموعدش فرا رسیده باشد در مقابل دین موجل است.
دیه:اصولا ًمالی است که از سوی مجرم شخصی که بواسطه ارتکاب جرم مصدوم ویا درمورد متوفی به ورثه او باید بپردازد.در پاره ای از موارد مجرم به جای قصاص باید دیه بپردازد برای مثال اگر انجام قصاص مقدور نباشد یا صاحب خون یا مصدوم از قصاص عفو کند.
ذ
ذمه: حقي كه شخص بعهدة ديگري دارد
ر
رابطة حقوقي: بستگي حقوقي دو يا چند شخص و نيز بستگي حقوقي شخص با اشياء و اموال و حقوق و منافع را گويند
راشي:كسيكه براي اقدام به امري با امتناع از انجام امري كه از وظايف مأموران و مستخدمان دولت است وجه يا مالي بدهد
راهن: رهن دهنده، عقد رهن، عقدي است كه بموجب آن، مديون مالي را براي وثيقه به راهن دهد.
ربح: به معني ربح پول و يا نزول استعمال ميشود.
رسمي: عمل رسمي عملي است كه منسوب به دولت است.
رسیدگی بدوی یا نخستین:رسیدگی پرونده در دادگاه را گویند که اولین مرحله از مراحل رسیدگی است در حال حاضر درکشور ما رسیدگی پرونده در دادگاه عمومی (عمومی حقوقی،عمومی کیفری)دادگاه کیفری استان،دادگاه انقلاب،رسیدگی بدوی در محاکمه دادگستری است.
رشوه:دادن مالي است به مأمور رسمي يا غير رسمي دولتي به منظور انجام كاري از كارهاي اداري يا قضايي
رشید:کسی که دارای آن درجه از کیفیت نفسانی است که نفع وضرر یا بدی وخوبی را تشخیص می دهد وکسی که فاقد این وصف باشد چنانچه دیوانه نباشد به او صغیر ویا اگر کبیر باشد به او سفیه گفته می شود.
رقبه:عنوانی برای اموال غیر منقول
رهن:عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به بستانکار می دهد واگر مال مورد رهن از حالت وثیقه بودن خارج شود می گویند از مال مورد رهن،فک رهن شده است.
ز
زانی و زانیه:مرد و زنی که مرتکب جرم زنا و روابط نامشروع شده اند.
زوجه وزوج : زن شوهر
زيان: در معني ضرر به كار ميرود.
زيان ديركرد: به معني خسارت تأخير تأديه است.
ژ
ژوری:گروهی از طبقات جامعه که در رسیدگی ومحاکمه بعضی از جرایم با قضات همکاری می کنند.در کشور ما در جرایم مطبوعاتی وسیاسی از هیات ژوری استفاده می شود.
س
سرقت:عبارت است از ربودن مال واشیاءدیگری بدون رضایت او وبر خلاف حق سرقت به دو دسته عمده سرقت تعریزی وسرقت حدی تقسیم می شود.
سفته:سندی است تجاری که به موجب آن امضاءکننده (صادر کننده)تعهد می کند در زمانمعین یا به محض مطالبه در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد آن شخص کار سازی کند.
سفه: عدم رشد یا سفه:شخص کبیر وبالغ که اعمال وتصرفاتش در امور مالی اش عقلانی نباشد ونتواند ضرر ونفع اش را درست تشخیص دهد.بنابراین ممکن است شخصی دارای معلومات ودانش بالایی باشد ولی در امور سفیه محسوب شود.اعمال شخص سفیه در امور غیر مالی صحیح است برای مثال اگر مرد سفیهی ازدواج کند عقد نکاح او که امری است غیر مالی صحیح بوده ولی برای تعیین مهریه نیاز به اجازه سرپرست قانونی اش است.
سازش: تراضي طرفين دعوي بر فيصلة نزاع معين در دادگاه و با دخالت دادرس
سب: در فقه از جرايم ضد شرع است و عبارت است از ناسزا گفتن.
سبب: خويشاوندي است بين دو نفر كه براثر رابطة زناشويي بوجود ميآيد.
سرقفلي: پولي كه مستأجرثاني به مستأجر سابق در موقع انتقال اجاره بلاعوض ميدهد و همچنين مستأجر اول به موجر مالك ميدهد
سرمايهگذاري: تخصيص اعتبار ومصرف آن براي هدفهاي معين ومخصوص
سفته: عبارتست از سند تجارتي كه به موجب آن امضاء كننده تعهد ميكند در موعد معين يا عندالمطالبه در وجه حامل يا شخص معين و يا بحواله كرد آن شخص كارسازي نمايد اسم ديگر آن فته طلب است
سفيه: كسي است كه تصرفات او در اموال و حقوق مالي خود عقلائي نباشد.
سقوط: تنزل و از بين رفتن حق را گويند.
سكني: حق انتفاع هرگاه به صورت سكونت منتفع در مسكن متعلق به غير باشد آن را سكني نامند.
سلطه: عبارتست از اختيار قانوني شخص بر اشياء يا اموال يا اشخاص ديگر.
سلف: بيعي كه ثمن آن حال و مبيع آن مؤجل باشد.
سلم: بيعي كه ثمن آن حال و مبيع آن مؤجل باشد.
سند: عبارت از نوشتهاي است كه در مقام دعوي يا دفاع قابل استناد باشد.
سهم: حصة شريك در مال الشركه
سهو: غفلت از چيزي بطوري كه با كوچكترين يادآوري متنبه گردد. هر سهوي اشتباه است ولي هر اشتباهي سهو نیست
ش
شارع: قانونگذار و مقنن
شاكي :كسيكه از دست ديگري به يكي از مقامات رسمي مرجع شكايت، تظلم شفاهي يا كتبي ميكند.
شاهد: كسيكه شاهدت بر امري ميدهد.
شبه عقد: عبارت است از يك عمل ارادي كه قانون آن را منع ننموده و بدون اينكه عقدي منعقد گردد ايجاد تعهد در مقابل غير نمايد.
شخص: كسي كه موضع حق قرار گيرد مانند انسان و شركت تجاري
شخص حقوقي: عبارت است از گروهي از افراد انسان يا منفعتي از منافع عمومي
شخص حقيقي: به معني شخص طبيعي است.
شخص طبيعي: اشخاص انساني را گويند كه موضوع حق و تكليف ميباشند.
شرط: امري است محتمل الوقوع در آينده كه طرفين عقد يا ايقاع كننده، حدوث اثر حقوقي عقد يا ايقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع نمايد.
شرع: به معني قانون است.
شركت: اجتماع حقوق چند مالك در شيئي معين به نحواشاعه
شريك: كسي كه با يك يا چند نفر ديگر در شيئي يا اشياء معيني به نحو اشاعه ذيحق است
شخص حقوقی:گروهی از افراد انسانی یا منفعتی از منافع عمومی که قانون آن را در حکم شخص حقیقی وطبیعی (انسان)قرار داده وآن را موضوع حقوق وتکالیف قرار می دهد مانند شرکت های تجاری وموسسات دولتی،شهرداری ها و....شخص حقوقی موضوع هر حق وتکلیفی قرار می گیرد جز آنچه که اختصاص به انسانها دارد مانند اینکه شخص حقوقی نمی تواند پدر شود یا ازدواج کند و....ولی می تواند دارای حساب بانکی شود یا بدهکار وبستانکار به حساب آید.
ص
صغیر:کسی که به سن بلوغ نرسیده است. سن بلوغ برای پسر15سال قمری ودختر 9سال قمری است.
صغیر ممیز وغیر ممیز:به صغیری که در معامله روزمره وجزئی مثل خرید بیسکوییت نفع و ضرر خود را تشخیص می دهد صغیر ممیز گفته می شود و اگر صغیر دارای این صفت نباشد به او صغیر غیر ممیز گویند.
صحت: يك عمل حقوقي است و عبارت از مطابقت آن عمل با شرايط قانوني ميباشد.
صداق: مهر
صراف: بازرگاني كه معاملات پولي ميكند.
صغير: كسي كه به سن 18 سال تمام نرسيده باشد.
صلح: عقدي است كه در آن طرفين توافق بر امري از امور كنند بدون اينكه توافق آنها معنون به عنوان يكي از عناوين معروف عقود باشد.
صيغه: در عقود وايقاعات تشريفاتي الفاظ معين را گويند كه عقد يا ايقاع بدون آن الفاظ درست نيست
ض
ضامن: متعهد در عقد ضمان را گويند.
ضمان: به معني عقد ضمان است و عبارت است از اينكه شخصي مالي را كه بر ذمة ديگري است به عهده بگيرد
ضرر مادی ومعنوی :ضررمادی همان ضرر مالی وبدنی است وضرر معنوی ضرری است که به شرف وحیثیت افراد وارد می آید.برای مثال با تخریب ملک دیگری به او ضررمادی وارد می آید و با اشاعه اکاذیب ودادن نسبت ناروایا فحاشی به او ضرر معنوی وارد خواهد شد.
ط
طفل نامشروع:طفل حاصل از زنا را گویند.
طلاق:انحلال رابطه زناشویی است در ازدواج دائم وانواع مختلفی دارد برای مثال طلاق رجعی که شوهر می تواند در ایام عده طلاق وبدون ازدواج مجدد با زن مطلقه با او بسر ببرد یا طلاق خلع که زن به جهت کراهتی که از شوهر دارد با دادن مالی به او که می تواند معادل مهریه یا بیشتر وکمتر ازآن باشد از او طلاق بگیرد ونیز طلاق بائن که در آن مرد حق رجوع به زن را دارد مگر با ازدواج دوباره با او ونیز طلاق مبارات که زن ومرد از یکدیگر کراهت داشته وزن با دادن مالی به شوهر که بیشتر از میزان مهریه نیست از او جدا می شود.
طلب: تعهدي كه بر ذمة شخصي به نفع كسي وجود دارد
ظ
ظهر نویسی:دارنده سند بدهی مانند چک،سفته و...در پشت آن امضاءاجازه ودستور می دهد که مبلغ سند به شخص دیگری پرداخت شود. و یاعبارت است از اينكه دارندة سند دين و مخصوصاً تجاري در پشت سند دستور يا اذن ميدهد كه سند را به شخص ديگري بدهد
ع
عاریه:عقدی است که به موجب آن یک طرف به طرف دیگر اجازه می دهد که عین مال او مجانا ًاستفاده از عین مال از بین نرود مانند آنکه الف کتابش را به دیگری عاریه دهد.
عاقله:بستگان ذکور نسبی پدر ومادر قاتل به ترتیب طبقات ارث که تحت شرایطی مسئولیت پرداخت دیه را دارند برای مثال دیوانه ای مرتکب قتل غیر عمد شود پرداخت دیه با عاقله اش است.
عدالت: يعني ترك جرايم بزرگ و اصرار نورزيدن بر جرايم كوچك و رعايت مروت
عدوانی:تصرف بدون مجوز در مال غیر
عده:مدتی که در آن مدت زنی که ازدواجش از طریق طلاق،وفات،فسخ نکاح یا بذل مدت منحل شده نمی توان شوهر دیگری اختیار کند.
عرف: چيزي كه در ذهن شناخته شده و مأنوس و مقبول خردمندان است عطف قانون به ما سبق: يعني حكومت قانون نسبت به وقايعي قبل از تاريخ وضع و نشر آن
عقد: تعهد يك طرف بر قبول امري كه مورد قبول طرف ديگر باشد
عقد فضولی:عقدی است که کسی بدون داشتن سمت واجازه از سوی غیر برای او انجام می دهد برای مثال الف بدون داشتن سمت وکالت اتومبیل ب را می فروشد.
علت: امري است كه به محض وقوع آن چيز ديگري بدون اينكه تأخيري رخ دهد به دنبال آن واقع شود
عمل منافی عفت:هر کاری که به امور جنسی مربوط بوده وبر حسب عرف واحساسات عمومی شرم آورد بوده وقانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی وتربیتی مقرر کرده باشد. مانند اجیر کردن فواحش،تشویق جوانان به فساد جنسی،توزیع تصاویر خلاف عفت به قصد تجارت.
عملیات اجرائی:اقدامات قانونی که برای اجرای یک حکم یا یک قرار قطعی بوسیله دایره اجرای دادگاه یا اجرا ثبت اسناد یا سایر مقامات اجرائی صورت می گیرد.
عند المطالبه:صفت اسناد یا بدهی است که به محض مطالبه دارنده آن باید پرداخت شود مانند مهریه که به محض مطالبه زوجه باید ازسوی زوج پرداخت گردد.
عوض: در معاملات معوض هر يك از دو موضوع مورد معامله را عوض نامند.
عين: اشياء مادي مستقل
غش: از جرايم مربوط به تقلب در كسب است
غصب: تصرف در مال غير به نحو عدوان
غير منقول: مالي كه از جائي به جائي قابل انتقال نباشد مانند زمين و معدن
ف
فك رهن: خروج مال مورد رهن از حالت وثيقه بودن
قتل
لطمه به حيات ديگري وارد ساختن (از غير طريق سقط جنين ـ رك. سقط جنين) خواه به واسطه عمل مادي و فيزيكي باشد خواه به واسطه ترك فعل مثل اينكه مادري به طفل شيرخواره خود كه تحت حضانت او است شير ندهد تا او بميرد و به هرحال بايد قصد داشته باشد در غير اين صورت قتل غيرعمد صدق مي كند.
قتل باسبق تصميم
قتلي كه قبلاً براي تحقق بخشيدن آن تصميم گرفته شده باشد و يا قاتل براي انجام دادن قتل، كمين كرده باشد. لغت لاتين از لغت عربي حشاشين گرفته شده و حشاشين در لغت به معني اصحاب حشيش است و در اصطلاح پيروان حسن صباح را گويند كه مخالفان خود را باسبق تصميم و تهديد به قتل از پاي درمي آوردند . داستان امام فخررازي و برهان قاطع او معروف است.
قتل عمد
قتل از روي قصد و اراده را گويند.
سعدي گويد:
من از تو پيش كه نالم كه در شريعت عشق
معاف دوست بدارند قتل عمداً را
قدرت
در لغت به معني توانايي است. در اصطلاح:
الف ـ اختيار تحميل اراده به ديگران قهراً يا به طور اختياري.
ب ـ صلاحيت قانوني يا قراردادي براي اجراء حق غير به نام او مانند صلاحيت قيم كه به نفع مولي عليه اقدام مي كند و صلاحيت وكيل كه به نام موكل عمل مي نمايد.
قديم
الف ـ هر وضع حقوقي در مالي كه كيفيت حقوقي زمان حدوث آن وضع، مجهول باشد، قديم ناميده مي شود مثلاً ناودان خانه حسن از قديم به خانه حسين مي ريخت و مي ريزد و معلوم نيست كه اين وضع از ابتدا بطور غاصبانه بوده است و يا با مجوز قانوني صورت گرفته است. در اين صورت حق حسن قانوني شناخته مي شود تا خلافش ثابت شود. در همين مورد است كه مي گويند: القديم يترك علي قدمه.
شناختن اين قاعده ملازمه دارد با شناسايي اصالة الصحه در افعال افراد جامعه في الجمله.
(اصطلاح شماره ۳۴۸ ديده شود)
ب ـ اسمي است كه به فتاواي شافعي كه در ايام اقامت خود در عراق (قبل از مسافرت به مصر) داده شده است.
درمقابل «جديد» به كار مي رود كه عبارت است از فتاواي او در مصر. و اين دو اصطلاح در موقعي به كار مي رود كه بين قديم و جديد اختلاف وجود داشته باشد
قتل غيرعمد:كشتن انسان بدون قصد و اراده و ناشي از عدم مهارت، بي احتياطي، عدم دقت، غفلت و عدم رعايت مقررات.
قتل ناشي از عدم مهارت يا تصادف:قتلي كه از عدم مهارت فاعل و يا وقوع تصادف حاصل شده و مقتول موردهدف نبوده است.
قرار: نوعي رأي است، تصميم دادگاه در امر ترافع
قرارداد: عقود عهدي و تكميلي و مالي و غير مالي و معوض و غير معوض است.
قرض: عقدي است كه بموجب آن يكي از طرفين عقد مقدار معيني از مال خود را به طرف ديگر تمليك ميكند كه طرف او مثل آن را از حيث مقدار و جنس و وصف رد نمايد.
قرضه: سندي است حاكي از وجود مبلغي طلب دارندة آن از موسسه صادر كنندة آن
قسم: گواه گرفتن يكي از مقدسات بر صدق اظهار خود.
قصد: مصمم شدن به انجام يك عمل حقوقي از قبيل اقرار، بيع و غيره.
قولنامه: نوشتهاي غالباً عادي حاكي از توافق بر واقع ساختن عقدي در مورد معيني كه ضمانت اجراء تخلف از آن است.
قيم: نماينده قانوني محجور كه از طرف مقامات صلاحيتدار قضايي در صورت نبودن ولي قهري و وصي او تعيين ميشود.
كيفر:عقوبت و مجازات براي كسي كه خلاف قانون يا اخلاق يا عرف و عادت رفتار كرده و مرتكب عمل شده باشد.
گرو: مترادف رهن است و گرو دهنده راهن است و گروگير مرتهن است و گروگان عين مرهونه را گويند.
لايحه: طرح
مؤجل: تعهدي كه انجام دادن مشروط به رسيدن اجل معين باشد.
مأجور: به معني عين مستأجره استعمال شده است.
مؤسس: كسي كه سازمان يا كار يا گروهي را بوجود ميآورد.
ماترك: مالي كه با فوت مالك آن و بحكم قانون به وارث تعلق گيرد.
مالك: صاحب ملك، صاحب مال غيرمنقول، صاحب اراضي، صاحب سرمايه در عقد مضاربه
مالکيت: حق استعمال و بهرهبرداري و انتقال يك چيز به هر صورت مگر در مواردي كه قانون استثنا كرده باشد.
مايملك: قسمت مثبت از دارايي شخص را گويند.
مباح: چيزي كه ترك و فعلش جايز است.
مباحات: اموالي كه ملك اشخاص حقيقي يا حقوقي نباشد.
مباشر : كسيكه از طرف مالك بطور مستمر ادارة اموال او را تصدي ميكند.
مبيع: عين موجود در خارج يا عين كلي در ذمه كه بعنوان عوض و به انتظار دريافت عوض معلوم به طرف تمليك ميشود.
متصالح: قبولكننده را در عقد صلح گويند.
متهم: كسي كه فاعل جرم تلقي شده ولي هنوز انتساب جرم به او محرز نشده است.
مثمن: معوض را در عقد بيع گويند.
مجرم: كسي كه مرتكب جنايت يا جنحه يا خلاف ميشود.
مجنون: كسي كه فاقد تشخيص نفع و ضرر و حسن و قبح است.
محجور:كسي كه فاقد عقل و يا رشد و يا كبر باشد.
محق: كسي كه ادعاء او حق است.
محكوم: كسي كه به حكم كيفري يا مدني يا اداري محكوم شده است.
محل اقامت: محلي كه شخص در آنجا سكونت داشته و مركز مهم امور او نيز در آنجا باشد.
مديون: كسي كه بر ذمه او تعهدي به نفع غير وجود دارد.
مراهنه: هر نوع برد و باخت و شرط بندي به هر وسيله كه صورت گيرد.
مرور زمان: گذشتن مدتي است كه بموجب قانون پس از انقضاي آن مدت، دعوي شنيده نميشود
مستشار: عضو محاكم عالي
مستعير: كسي كه مال غير را به عاريه ميستاند.
مستغل: اموال غير منقول كه مورد بهرهبرداري است.
مستغلات: اموال غير منقولي كه مورد بهرهبرداري به توسط مالك آنهاست
مستودع: مرادف وديعه گير
مشتري: كسي كه در عقد بيع قبول عقد ميكند و عوض ميدهد.
مصالح: كسي كه در عقد صلح ايجاب از ناحيه اوست
مضاربه: عقدي است كه به موجب آن يكي از متعاملين سرمايه ميدهد با قيد اينكه طرف ديگر با آن تجارت كرده و در سود آن شريك باشند.
معافيت:عفو از حق به معني چشمپوشي از حق خود به نفع طرف است
معاوضه: عقدي است كه به موجب آن يكي از طرفين مالي ميدهد به عوض مال ديگر كه از طرف ديگر اخذ ميكند.
معوض: در عقد معوض مالي كه از طرف ايجاب كننده داده ميشود معوض نام دارد.
مقاوله نامه: نوشته حاكي از يك قرارداد بينالمللي را گويند
ملكيت: رابطهاي است حقوقي بين شخص و چيز مادي
موت فرضي: موتي است كه بموجب حكم دادگاه دربارة شخصي كه غائب مفقودالخبر شده است فرض ميشود
موجر: در اجارة اشياء صاحب عين مال مورد اجاره را گويند.
موصي: كسي را گويند كه طي وصيت تمليكي مال يا منفعتي از مال خود را براي زمان پس از مرگش به ديگري تمليك ميكند
نايب: كسي كه در امر مخصوصي از طرف شخص كه واجد صلاحيت است به او اختيار خاصي داده ميشود.
نحله: هبه
نقل: سلب مالكيت يك مالك نسبت به مال معين و اعطاء آن به ديگري خواه به رضاي مالك باشد و خواه به حكم قانون
واخواست: اعتراض را گويند
وارث: كسي كه از ديگري مالي را به ارث ميبرد.
وثيقه: مالي است كه وام گيرنده تحت يكي از صور قانوني آن را نزد وام دهنده ميگذارد.
وجوب: به معني لزوم عقد يا ايقاع
وديعه: عقدي است كه به موجب آن يكنفر مال خود را به ديگري ميسپارد براي اينكه آن را مجاناً نگهدارد
وصيت: اعمال حقوق مدني از طريق استخلاف
وكالت:عقدي است كه به موجب آن, شخص به ديگري اختيار انجام عملي را به نام و به نفع خود ميدهد وكالت دهنده را موكل و وكالت گيرنده را وكيل نامند.
هامش: هر نوشته كه بصورت تغيير يا اضافه در حاشيه سند درج شود و جزء سند باشد.
هبه: تمليك عين بدون عوض
يد: تصرف در مالي را يد گويند.
۱۳۸۹/۰۱/۲۲
اخبار یکشنبه 11 آوريل 2010 - 22 فروردین 1389 - خبرهای روز
اخبار یکشنبه 11 آوريل 2010 - 22 فروردین 1389 - خبرهای روز –
تیترهای اول
"تجمیع انتخابات ریاست جمهوری و شوراها" تیتر اول آرمان است، آفتاب یزد به نقل از دیوان محاسبات از "افزایش 67 در صدی تخلفات نسبت به سال 86" خبر داده، "انحراف چهارده میلیارد دلاری از بودجه" گزارش اصلی جهان صنعت است و "انحراف 72 درصدی دولت از بودجه 87 " تیتر مردم سالاری.
ابتکار از "شکایت رسمی دفتر ریاست جمهوری از نادران" خبر داده، ایران از "خدمات كامل درمانی فرهنگیان با بیمه طلایی" نوشته، "وام قرض الحسنه 20 میلیونی برای خانه های فرسوده" در صدر اخبار جوان آمده و دنیای اقتصاد از "فرصتهای خصوصیسازی در سال 89" نوشته است.
"فرار بزرگ در ایلام" عنوان اصلی تهران امروز است و "زندانیان در حصار سه مشکل" تیتر جام جماست.
"رئیس جمهور و جمعی از مقام های بلند پایه لهستان در سقوط هواپیمای توپولوف کشته شدند" در صدر اخبار خراسان آمده و پول همین گزارش را با تیتر " توپولوف ملت دیگری را عزادار کرد" منعکس کرده است.
"بازتاب جهانی پیشرفت های هسته ای ایران" گزارش اصلی رسالت است، " توان بازدارندگی ارتش در اوج قرار دارد" عنوان برتر روزنامه جمهوری اسلامی و "همت و کار مضاعف، منشور اقتصادی 89 " تیتر اول کیهان.
گزیده مقالات
نقد پرداخت به هر نوزاد
حمیدرضا شکوهی در سرمقاله مردم سالاری نوشته اینکه آقای احمدی نژاد به فکر آینده نوزادان ایرانی است و قصد دارد زمینه رفع مشکلات مالی آنان را در آینده فراهم کند به خودی خود، امری مثبت است اما چند نکته وجود دارد با توجه به رشد 7 ممیز سه در صد جمعیت در سال گذشته و به فرض ثابت ماندن آن دولت باید 1400 میلیارد تومان برای همین کار بپردازد که منبع مالی آن کجاست برای دولتی که خود کسری بودجه دارد.
نکته دوم مقاله این است که چنین کاری باید به تصویب مجلس برسد و نکته سوم این که محاسبه رییس دولت غلط است و با این یک میلیون پرداختی دولت و سالی صد هزار که گفته شده والدین بپردازند، بعد از بیست سال 120 میلیون تومان جمع نمی شود، بلکه فقط هفت میلیون و هشتصد هزار تومان جمع می شود. تازه از کجا که بعد از بیست سال بتوان با 120 میلیون تومان خانه خرید.
سرمقاله مردم سالاری سپس با اشاره به رشد جمعیت کشور پرسیده تضمینی وجود دارد که این طرح موجب افزایش جمعیت نشود؟
افزایش جمعیت برای چه
آرمان در سرمقاله خود در نقد تصمیم دولت به پرداخت یک میلیون تومان برای هر نوزاد از آن انتقاد کرده، مهمترین مشکل این طرح نداشتن مصوبه مجلس دانسته و خواستار مشخص شدن منبع مالی این طرح شده و آن را در تضاد با سیاست کلی کنترل موالید دانسته و نوشته در سال 85 محمود احمدی نژاد از لزوم رسیدن به جمعیت 120 میلیونی در ایران سخن گفته بود و رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک هم روشن کرده بود که رئیسجمهور راجع به این موضوع به دیدگاه تاریخی اعتقاد دارد كه از طریق نفوس، میتوان قدرتمند شد.
نویسنده این مقاله سپس پرسیده با افزایش جمعیت در صدد رفع چه مشکلی از مشکلات کشور هستند؟ آیا بهتر نیست چنین طرحها و چنین بودجه هایی در گام نخست برای رشد ساخصهای کیفی جمعیت موجود صرف شود ؟آیا ما در ایران درآمدهای سرانه سرشار داریم که میتوانیم آن را به میزان جمعیتی دو برابر جمعیت کنونی هم تقسیم کنیم و همچنان در رفاه باشیم ؟
به نوشته آرمان با بازگشت به سیاستهای جمعیتی در اوایل دهه 60 و تشویق موالید، نه تنها آیته فرزندان تامین نمی شود بلکه آنها در میانه جامعهای که دچار انفجار جمعیتی شده، برای یافتن نان شب نیز دچار مشکل خواهند شد، مشکلی که این یک میلیون تومانها از عهده حل آن بر نمیآیند.
دفاع از معاون اول
کیهان در سرمقاله امروز خود از افشاگری نمایندگان مجلس درباره معاون اول رییس جمهور انتقاد کرده و نوشته باید عنایت داشت كه دستگاه تبلیغاتی دشمنان از یك سو و جریان های رانت خوار و متضرر از اصلاحات اقتصادی از طرف دیگر، می كوشند با طرح مجادلات انحرافی و بدگمان كردن دولت و مجلس- و قوه قضائیه- نسبت به یكدیگر، اراده و اعتماد لازم برای اجرای دور جدید اصلاحات اقتصادی را از «حاكمیت» و «مردم» سلب كنند و فشلی و سستی را جایگزین نمایند.
به نظر سرمقاله کیهان با تخلف، زدوبند و فساد در هر رده كه باشد نباید مماشات كرد و باید خواستار برخورد قاطع شد، اما اتهام پراكنی، ترویج بدگمانی و القای فسادزدگی دولت یا مجلس كه طی هفته های اخیر تصادفاً شاهد نمونه هایی از آن بودیم، افتادن در دام تبلیغاتی دشمنان و رانت خوارانی است كه به دلایل گوناگون خود را متضرر اصلی اصلاحات اقتصادی می دانند. قاطعیت در برابر هر نوع تخلف و فساد، حتماً اما حاشیه سازی و غفلت آفرینی مطلقاً ممنوع!
در دفاع از نفر دوم دولت که مورد اتهام قرار گرفته در سرمقاله کیهان آمده القای فساد، دروغ، تقلب، بی كفایتی، امكان ناپذیری اصلاحات حقیقی و... محورهای «وسوسه» تبلیغاتی است كه بدخواهان ملت ایران در خارج و داخل برای كم كردن شتاب «پیشرفت و عدالت» در كشور بدان اهتمام كرده اند.
گفتنی است یک سال قبل کیهان در افشاگری های خود مدعی شد به حضور علی کردان معاون سابق وزارت نفت و رحیمی معاون اول فعلی در جلسه معامله بر سر صدور نفت و گاز ایران به امارات بدگمان است.
مذکرات هسته ای
رسالت با نقل این سخن مقامات آمریکائی که ایران را در زمینه هسته ای دارای مقاصد پلید می دانند نوشته آنها با آنکه می دانند ایران پرچمدار خلع سلاح است و هرگز به سمت تولید بمب هسته ای گام بر نمی دارد، او را متهم به چیزی می کنند که یک توهم است. آنها با این اتهام درصددند جای شاکی و متهم در دادگاه جامعه جهانی را عوض کنند. در حقیقت آنها از این شکایت دارند که چرا ایران به سمت تولید بمب هسته ای نمی رود.
روزنامه هوادار دولت با تاکید بر این که کشورهایی که پس از5 کشور صاحب حق وتو به سمت تولید بمب هسته ای رفتند مثل هند و پاکستان مورد اعتراض قدرت های بزرگ نبودند و هرگز شورای امنیت متعرض آنها نشد. اما اینکه چرا ایران این قدر تحت فشار5 قدرت جهان است دقیقا به خاطر این است که پرچمدار صلح و خلع سلاح اتمی است و خود به جرگه کشورهای دارای «مقاصد پلید» نمی پیوندد.
رسالت در انتها نوشته باید در جستجو و کشف «مقاصد پلید» در مناقشه هسته ای بود. اما مردم جهان می توانند شهادت دهند که این مقاصد در واشنگتن و تل آویو، لندن، پاریس و بن و... وجود دارد. اگر آنها چنین مقصدی ندارند بیایند در کنفرانس خلع سلاح تهران - اواخر فروردین - شرکت کنند.
انحراف از بودجه
جهان صنعت در سرمقاله خود با اشاره به گزارش تفریغ بودجه سال 87 که نشان می دهد دولت شدید ترین انحراف ها را نسبت به بودجه مصوب دارد نوشته نسبت به سال گذشته انحراف از بودجه دارای رشد 33 درصدی بوده که وزارت نفت انحراف 14 میلیارد دلاری داشته و در این بین تنها سه هزار و 400 میلیارد تومان آن به واردات بنزین مربوط میشود.
این روزنامه تاکید کرده انحراف از بودجه بحث امسال و سال های گذشته نیست بلکه جزء لاینفک بودجه شده است و اینکه بتوان بودجهای نوشت و تصویب کرد که انحراف در آن صورت نگیرد، دارد آرامآرام به یک پدیده استثنایی تبدیل میشود.
جهان صنعت در سرمقاله خود تاکید کرده که باید برای همیشه به فکر راهکار و چارهاندیشی بود و مشکل را در دولت یا مجلس برطرف کرد تا برای سالهای آتی اگرچه حل اساسی مشکل بعید به نظر میرسد حداقل بتوانیم آن را تعدیل شود.
بانک های جدید در صحنه
روزنامه پول در گزارشی نوشته دیروز بانکهای شهر، انصار و مهر وابسته به شهرداری، سپاه و بسیج، امروز بانک ایرانیان متعلق به ارتش، و فردا هم حتما بانکهای نفت، رایان، صنایع کوچک و اصناف وابسته به وزارت نفت، سایپا، وزارت صنایع و اصناف کشور. این روندی است که بانک مرکزی کشورمان در پیش گرفته است تا همه بخشهای اقتصادی کشور را که حتی مشکل کوچکی در تامین نقدینگی دارند صاحب بانک کند.
به نوشته این گزارش از ورزش گرفته تا نفت و صنعت و خودرو. همه مشکلات مالی به زودی حل میشود، هر بخشی که بتواند 200میلیارد تومان سرمایه تامین کند با دید باز مسئولان کنونی بانک مرکزی میتواند با طی مراحلی بانک بزند و دیگر هیچ دغدغه مالی نداشته باشد.
به گزارش پول هم اکنون بانک ملت خود را به عنوان بانک انرژی مطرح کرده، بانک سپه از سالها پیش تمرکزش روی خدماترسانی به نیروهای مسلح بوده و بانکهایی نظیر بانک پارسیان هم سهامداران کلانی چون ایران خودرو و سایپا دارند. حال چه ضرورتی ایجاب میکند که همه بخشهای اقتصادی کشور، بانک ویژه خود را داشته باشند سوالی است که مسئولان بانک مرکزی باید به آن جواب بدهند.
نقد گسترش بانک ها
در سخن روز پول آمده: میتوان کمی نیمه پر لیوان را نیز نگاه کرد و قدری از تحلیلهای اولیه فاصله گرفت. ایران کشوری است که به دلیل محدودیتهای مالی بینالمللی برای تامین مالی پروژههای اقتصادی خود دچار مشکلات عدیدهای است؛ پروژههای بسیاری به دلیل نبود نقدینگی به بحران و رکود دچار شدهاند.راهاندازی بانکهای جدید و متعدد میتواند راهکاری برای تامین منابع مالی سرمایهگذاریها باشد.
در ادامه این مقاله نوشته شده بانکها باید دارای سه توانایی ویژه باشند، که هماکنون در بانکهای دولتی و حتی خصوصی ایران دیده نمیشود. نخست آنکه باید بتوانند نقش «راهبری سندیکاها» را در پروژههای نفتی به دست بگیرند. دوم آنکه ارتباط تنگاتنگی با دنیای خارج و سایر کشورهای خارجی برقرار کنند، تا بتوانند نقش مناسبی را برای گشایش اعتبارهای ارزی مورد نیاز ایرانیان در آن کشورها ایفا کنند. و آخر آنکه بوروکراسیهای موجود در بانکهای فعلی کشور را حذف کرده یا کاهش دهند.
به نوشته پول برای حفظ تکثر و تعدد بانک هااعداد و ارقام و منابع موجود باید به درستی روشن و شفاف شود؛ که نتیجه چنین کاری منعکس شدن تصویر توانمندی پولی ایران در آینه شفافیت است.
آمریکا از منطقه نمی رود
روزنامه جمهوری اسلامی در نقد لشکر کشی آمریکا و متحدانش به منطقه در سرمقاله خود نوشته آمریكایی ها پیش بینی كرده بودند كه با لشكركشی به عراق و ساقط كردن دیكتاتور بغداد به عنوان ناجی در نزد عراقی ها مطرح خواهند گردید اما دیری نپایید كه یك به یك با شكست مواجه شدند به گونه ای كه این كشور به باتلاقی مخوف برای آمریكا تبدیل گشت .
به نظر این روزنامه بسیار ساده لوحانه است كه تصور شود واشنگتن بدون چشم داشت و طمع ورزی حاضر به ترك عراق شود درحالی كه تاكنون صدها میلیارد دلار هزینه مالی وقف این لشكركشی كرده و نزدیك به پنج هزار نظامی خود را نیز قربانی این ماجراجویی نموده است .
براین اساس سرمقاله جمهوری اسلامی نتیجه گرفته انتظار خاتمه بحران و ایجاد ثبات و امنیت در عراق در زمانیكه اشغالگران در آن كشور حضور دارند انتظاری عبث و بیهوده است و ملت عراق زمانی می تواند به آینده خود امیدوار باشد كه به طور كامل بر مقدرات خود حاكم شود و آخرین اشغالگر نیز خاك این كشور را ترك كرده باشد.
کیومرث ملک مطیعی در گذشت
کیومرث ملک مطیعی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون امروز شنبه 21 فروردین (10 آوریل) در سن 74 سالگی در بیمارستان دکتر شریعتی تهران به دلیل ایست قلبی در گذشت.
آقای ملک مطیعی که متولد انزلی بود، در دهه 1330 در شهر رشت به بازی در تئاتر پرداخت و بعد از ان در دهه پنجاه وارد سینما شد.
این بازیگر سینما در نزدیک به 50 فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد ولی آنچه در سالهای اخیر به شهرتش افزود حضور وی در مجموعه های تلویزیونی شب هزار و یکم، زیر آسمان شهر و مدرسه ما بود.
در کارنامه بازیگری چهار دهه اخیر آقای ملک مطعیی فیلم های متنوعی دیده می شود و وی در این مدت هیچگاه فعالیت هنری را ترک نکرد. وی بازی در فیلم هایی نظیر شهر شراب، ماهی ها در خاک می میرند، کلاغ، نفس بریده و فریاد زیر آب را در کارنامه خود دارد که مربوط به سالهای قبل از انقلاب است و آخرین فیلم هایی هم که وی در آنها نقش بازی کرده حلقه های ازدواج و گل بارون است که مربوط به سال گذشته است.
از دیگر فیلم هایی این بازیگر می توان به تفنگ شکسته، مهمانی خصوصی، معما، ترن، جنگلبان، الو الو من جوجه ام، آوای دریا، عروس فراری و خروس جنگی اشاره کرد.
آقای ملک مطیعی سومین هنرمند پیشکوتی است که در فاصله یک هفته گذشته از دنیا رفته است. رضا کرم رضایی و محمود بنفشه خواه نیز در روزهای بعد از تعطیلات نوروزی درگذشتند.
رضا کرم رضایی، بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران، در روز چهاردهم فروردین بر اثر ایست قلبی از دنیا رفت و محمود بنفشه خواه بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز روز هجدهم فروردین بر اثر ایست قلبی در گذشت.
اخبار شنبه 10 آوريل 2010 - 21 فروردین 1389 - خبرهای روز -
رئیس جمهور لهستان در سانحه هوایی کشته شد
هواپیمای توپولوف حامل لخ کاچینسکی، رئیس جمهور لهستان در غرب روسیه سقوط کرده و کلیه سرنشینان هواپیما کشته شده اند.
انتخابات شوراها؛ اولین انتخابات ایران پس از بحران ۸۸
در حالی که هنوز بحران سیاسی ناشی از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران فروکش نکرده است، نمایندگان مجلس این کشور از برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا در پائیز امسال خبر می دهند.
بان کی-مون: تضمین های هسته ای ایران کافی نیست
دبیر کل سازمان ملل متحد می گوید کوتاهی ایران در پاسخ به نگرانی های بین المللی در باره برنامه هسته ای این کشور، به صورت یکی از جدی ترین مسائلی که دنیا با آن مواجه است، درآمده است.
دولت احمدی نژاد از نماینده تهران شکایت کرد
در پی اتهاماتی که از سوی الیاس نادران نماینده تهران به محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدی نژاد وارد شده، دولت ایران اعلام کرده که از این نماینده مجلس به دادگاه شکایت کرده است.
حمله به زندان ایلام به شیوه فیلمهای آمریکایی
گزارش شده که انفجاری در کنار دیوار زندان شهر ایلام رخ داده و در اثر این انفجار چهارده نفر مجروح شده اند.
هواپیمای توپولوف حامل لخ کاچینسکی، رئیس جمهور لهستان در غرب روسیه سقوط کرده و کلیه سرنشینان هواپیما کشته شده اند.
انتخابات شوراها؛ اولین انتخابات ایران پس از بحران ۸۸
در حالی که هنوز بحران سیاسی ناشی از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران فروکش نکرده است، نمایندگان مجلس این کشور از برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا در پائیز امسال خبر می دهند.
بان کی-مون: تضمین های هسته ای ایران کافی نیست
دبیر کل سازمان ملل متحد می گوید کوتاهی ایران در پاسخ به نگرانی های بین المللی در باره برنامه هسته ای این کشور، به صورت یکی از جدی ترین مسائلی که دنیا با آن مواجه است، درآمده است.
دولت احمدی نژاد از نماینده تهران شکایت کرد
در پی اتهاماتی که از سوی الیاس نادران نماینده تهران به محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدی نژاد وارد شده، دولت ایران اعلام کرده که از این نماینده مجلس به دادگاه شکایت کرده است.
حمله به زندان ایلام به شیوه فیلمهای آمریکایی
گزارش شده که انفجاری در کنار دیوار زندان شهر ایلام رخ داده و در اثر این انفجار چهارده نفر مجروح شده اند.
۱۳۸۹/۰۱/۲۱
آغاز سخن
درود بر شما
من سید جواد ( کیان ) آذرخش هستم. دارای کارشناسی ارشد در رشته کنترل و مهندسی برق ، البته بیشتر فعالیت و مطالعه من در حوزه علوم انسانی می باشد. من در زمینه روانشناسی ، جامعه شناسی، تاریخ و هنر مطالعه و تحقیق می کنم و آثار تحقیقی نیز جهت انتشار و چاپ آماده کرده ام که به دلیل سیاست های سانسور که وجود دارد شرایط مناسبی برای انتشار آن موجود نمی بینم و در زمان و شرایط مناسب حتما منتشر خواهم ساخت. از جمله این آثار تاریخ و زندگی نامه شاهان ایران از پیدایش سرزمین ایران تا پایان دوره پهلوی می باشد که در قالب 50 جلد کتاب 70 صفحه ای زندگی و سرگذشت تمامی شاهان ایرانی را از دوره عیلامی ها تا به انتها بدور از هرگونه قضاوت سیاسی و جانبداری صرفاً روایت کرده ام تا از طریق آن بتوان با تاریخ ایران آشنا شد. تفاوت عمده این مجموعه با آثار همانند موجود در این است که محوریت این کتاب ها در زندگی نامه پادشاهان است و اتفاقات پیرامون در ارتباط با زندگی آنها مورد روایت قرار گرفته است که در بیشتر آثار مشابه ، عکس این مورد صادق است. تفاوت عمده دیگر این است که در این مجموعه هیچ قضاوتی صورت نگرفته است. یعنی نه در آنها نوشته ام که فلان پادشاه خوب بوده است و یا نوشته ام بد بوده است. بر خلاف سایر آثار مشابه من قضاوت را به خواننده محترم واگذار کرده ام و فقط به ذکر اتفاقات و سرگذشت زندگی آنها پرداخته ام . تمام تلاش خود را نموده ام که حقیقت محض را یافته و روایت کنم چرا که تاریخ عموماً دو مساله مهم دارد. یکی اینکه همیشه تاریخ را پادشاه پیروز نوشته است و مسلما به نفع خویش آنرا نگاشته و دوم اینکه مورخان به خاطر منافع خویش تغییراتی را در آن بوجود آورده اند لذا من با مطالعه کلیه منابع موجود سعی کرده ام با قضاوتی عادلانه آنچه را که به حقیقت نزدیک تر است بیان نمایم.
همچنین کتاب هایی هم بصورت آموزشی مورد تالیف قرار داده ام. کتاب های از قبیل آشنایی با روان شناسی ، آشنایی با جامعه شناسی، آشنایی با سبک های هنری، آشنایی با تاریخ و تاریخ نویسی، در هشت سال جنگ در ایران چه گذشت ، آشنایی با فرهنگ ها و اقوام ایرانی، معرفی آثار دیدنی ایران زمین ( در 4 جلد)، آموزش کامپیوتر به زبان ساده، مجموعه کتاب های ... به سرعت حرفه ای شوید.... در زمینه های فتوشاپ، اتوکد، ورد، اکسل ، ویندوز و شبکه و اینترنت و سخت افزار، آشنایی با برق صنعتی، آموزش سیم کشی ساختمان و چند کتاب دیگر که بصورت مجموعه مقالات می باشند. نه پول چاپ و انتشار این کتاب ها را دارم و نه پشتیبان مناسب. امیدوارم روزی بشود آنها را در ویترین کتابفروشی ها دید و صمیمانه امیدوارم که خودم زنده باشم و بتوانم آنها را بخرم. به هر حال این وبلاگ تریبون رسمی من برای بیان نظرات و اندیشه های من است.
خوشحالم که از وب نوشته های من بازدید می کنید این وبلاگ محلی است برای بیان نظرات من در خصوص مسائل پیرامون و اتفاقاتی که رخ می دهد بیشتر موضوعات درباره ایران است اگر چه به فراخور موقعیت ممکن است درباره مسائل دیگر نیز بنویسم. غالب نوشته های این وبلاک مسائل سیاسی اجتماعی و مشکلات مردم مظلوم ایران است نگاهی به رخداد های سیاسی روز، تحلیل شرایط، و همچنین نگاهی دقیق به تاریخ ایران که متاسفانه در طول زمان هر کسی به فراخور منافع خویش آنرا دستخوش تغییرات بسیار کرده است. در این وبلاگ سعی میکنم تاریخ ایران را بدور از هرگونه گرایش سیاسی و قضاوت های مغرضانه و جانبدارانه فقط و فقط روایت کنم و با مطالعه منابع مختلف آنچه به حقیقت نزدیک تر است را روایت کنم و منبع اصلی هم همان کتاب های خودم است. تا خوانندگان عزیز بتوانند در این بمب باران خبری و تحلیل های بسیاری که می شود به منبعی دستیابی داشته باشند که مطالب را در نهایت وسواس مورد بررسی قرار داده و حقیقت را از زیر خروارها ناراستی و دروغ نمایان سازد. من تلاش خواهم کرد در این وبلاگ پشت پرده همه نمایش هایی که در حال اجراست چه سیاسی و چه اجتماعی به شما نشان دهم تا بتوانید به منبعی دسترسی داشته باشید که حقایق را به شما نشان می دهد. مطالب این وبلاگ به موضوعات زیر اختصاص خواهند داشت
1- خبر های مهم سیاسی روز ایران و جهان
2- تحلیل و بررسی اتفاقات مهم روز ایران و جهان
3- بررسی شرایط اجتماعی روز در جامعه ایران و بیان مشکلات مردم
4- ارائه تاریخ ایران از ابتدای پیدایش ایران زمین تا کنون بصورت کاملا مستند و دقیق
5- روایت و نقل قول آثار و نوشته های ارزشمند سایر اندیشمندان و هنرمندان ایرانی و خارجی
6- معرفی هنرمندان ایران زمین و آثار آنها
7- نقد و بررسی آثار هنری ایرانیان
8- مطالبی در زمینه علوم انسانی از قبیل روان شناسی، جامعه شناسی، ، مردم شناسی، تاریخ، فلسفه، ادیان، هنر، و علوم مهندسی شامل کامپیوتر، برق، مهندسی صنایع و علوم مدیریت
******************************************************************************
از صمیم قلب امیدوارم بتوانم محملی فراهم آورم که با خوانش مطالب این وبلاگ به آنچه از حقیقت که علاقمند هستید دست یابید و همچنین اعلام می نمایم کلیه نظرات، اعتقادات، و تفکرات من در قالب این وبلاگ بطور رسمی انتشار می یابد و هر آنچه را که در خارج از این وبلاگ به من نسبت می دهند از درجه اعتبار ساقط است و من مسئولیت قانونی و اخلاقی مطالبی را بر عهده می گیرم که شخصا در این وبلاگ منتشر ساخته ام و خارج از آن در هر وبسایت، مجله، وبلاگ و غیره که مطلبی به من منتسب می گردد و یا از من نقل قول می گردد مورد تایید من نیست مگر اینکه صحت آنرا در این وبلاگ تایید کرده باشم. به بیانی دیگر این وبلاگ تریبون رسمی و شخصی من سید جواد (کیان) آذرخش بوده و اینجانب تفکرات و اندیشه های خود را از طریق این وبلاگ منتشر خواهم نمود. مجددا از اینکه میهمان نوشته های من هستید از شما سپاسگزارم و از شما دعوت می کنم خواننده همیشگی این وبلاگ بوده و آنرا به دوستان خود معرفی کنید. موفق و پیروز و سربلند باشید
پاینده ایران - کامیاب جوان ایرانی
با تقدیم احترام و ادب ، کیان آذرخش
اشتراک در:
پستها (Atom)